هر گاه حرف جری به معنای حرف جر دیگر استعمال شود : مثلا " علی " که برای استعلا است به معنای مجاوزه استعمال شود ( اذا رضیت علیّ ) : در این صورت سه مبنی وجود دارد :
الف : برخی گویند این حرف جر در مثل اذا رضیت علیّ ، وضع شده برای مجاوزه.
ب : حرف جر برای یک معنی وضع شده مثلا " باء " برای الصاق و " علی " برای استعلا و .... و لکن اکنون استعمال در غیر ما وضع له شده که میشود مجاز. قرینه مجاز هم فعل یا شبه فعل ( متعلـَق ) است.
ج : در این صورت نه استعمال حقیقی است و نه مجازی بلکه مثلا حرف " علی " در مثال ما ، نایب از " عن " میباشد کما اینکه در مفعول مطلق و در مثال سقیا نایب از سقاک الله است نه اینکه سقیا استعمال در سقاک الله شده باشد و این مبنی برای کوفییون و سیوطی است.
گفته شده که عالـَمون جمع عالـَم است و لکن سیوطی در شرح اشعار ابن مالک گوید : این قول رد شده زیرا عالمون فقط بر عقلا دلالت دارد اما عالم بر غیر عقلا نیز دلالت دارد چون عالم اسم است برای غیر خدا و ما سوی الله در حالی که جمع باید از معنای مفرد بیشتر باشد.
ن ک به : ابتدای کتاب سیوطی " النهجة المرضیه".
برخی ها را رضا شاه و برخی ها را شاه رضا مینامند. گفته شده که بین این دو گونه تعبیر فرق است. اگر کلمه " شاه " مقدم شود به معنای "سید" است و دلالت دارد بر اینکه آن شخص از بنی هاشم و فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیها است اما اگر کلمه ی " شاه " در اخر کلمه اضافه شود به همان معنای معروف سلطان و حاکم است.
مثلا پادشاهان صفوی که بنا به نقلی "سید" بوده اند را ، با تقدم کلمه " شاه " استعمال میکنند : شاه اسماعیل ، شاه سلطان حسین ، شاه عباس ...
اما سایر پادشاهان نظیر قاجاریه و پهلوی و افشاریه را که " سید" نبوده اند چنین بکار میبرند : محمد شاه ، رضا شاه ، نادر شاه ...
از دقت در این نکته معلوم میشود که چرا بسیاری از امامزادگان دارای پیشوند " شاه " هستند و معنای شاه هم به معنای سید است نه معنای معروف. : به نام چند امامزاده دقت کنید : شاه عبدالعظیم الحسنی ( شهر ری ) شاه جمال ( قم ) شاه سید علی ( قم ) و ...
اسم ،الاسم ، اسماء ، الاسماء، اسمه ، در قران کریم
اسماء در قرآن :
الاسماء در قرآن
الاسم در قران:
اسم در قرآن
10. المزمل : 8 وَ اذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتیلاً
11. الإنسان : 25 وَ اذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ بُکْرَةً وَ أَصیلاً
12. الأعلى : 1 سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى
13. الأعلى : 15 وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى
اسمه در قران :
..............................
جمعا 27 مورد
تحقیق زیر از آقا سید محسن منافی، دوست پژوهشگر گرامی است :
........
بسم الله الرّحمن الرّحیم
« تأمّلی در تفاوت های عطف بیان وبدل»
چکیده: بحث عطف بیان و بدل در میان مباحث نحوی، از بحث هایی است که نحویّون در این دو نوع تابع، اختلاف پیدا کرده و دو دسته شده اند: مشهور علماء، قائل به فرق معنوی و لفظی میان این دو می باشند و بعضی از علماء مانند سیبویه و رضی، عطف بیان را زیر مجموعه ی بدل دانسته اند. حال می خواهیم به تفصیل این نظریّات و فَرق های مذکور بپردازیم. فرق های لفظی و معنوی ادّعاء شده بین این دو، هشت فرق می باشد که در این رساله به توضیح آن می پردازیم و در پایان این مقاله، اثبات می شود که هیچ از یک فرق های ادّعا شده صحیح نمی باشد و نظر صحیح، این است که عطف بیان قسمی از بدل است.
کلید واژگان: بدل- عطف بیان- توابع- تفاوت های لفظی- تفاوت های معنوی.
ادامه مطلب ...
گفته اند یکی از معانی "الّا" معنای "غیر" است و همیشه الّا و مابعدش صفت واقع میشود و دلالت بر مغایرت موصوف و اسم مابعد میکند. موصوف ان هم همیشه یا نکره است یا اسم جمع شبیه نکره. ( اسم جمع شبیه نکره اسمی است که در یکی از دو جزه جمع و نکره بودن شبیه ان باشد)
ابن هشام در مغنی برای این معنی " الا" به ایه ی شریفه ی " لو کان فیهما آلهه الا الله لفسدتا" مثال میزند و دلیلشان هم این است که چاره ای نداریم که " الا " به معنی " غیر " باشد هم از جهت معنی و هم از جهت لفظ.
از جهت معنایی " الّا باید به معنی غیر باشد زیرا اگر" الّا" به معنی " استثناء " باشد معنی چنین میشود :