بحر الفقاهه

کنکاشی در فقه اسلامی review on Jurisprudence

بحر الفقاهه

کنکاشی در فقه اسلامی review on Jurisprudence

منسوب به علم لغت ، لغوی است؟

ما اشتهر من تسمیۀ اهل اللسان بـ "اللغوی" لم یعرف مدرکه ، لانّه منسوب الی اللغۀ و هی مشتقّۀ من اللغو، فلا یناسب هذه المهنۀ العلمیّه. ( الوصائل الی الرسائل ج 2 ص 142)

اقول : و فی توجیه هذا الاستعمال یمکن ان یقال : الغلط المشهور صحیح بالفعل. ( غلط مشهور صحیح بالفعل است). فتامّل.

فرق اباحه و الزام

ممکن است گفته شود  فرق است بین اباحه و جواز. اباحه یعنی مقتضی الزام ندارد ولی جواز یعنی مقتضی جواز را دارد. به عبارت دیگر عدم المقتضی ( اباحه ) غیر از مقتضی العدم ( جواز ) است.  

فرق هبه و هدیه

شاید شاید فرق میان هبه و هدیه این باشد که هدیه مطلق الارسال است ولی هبه عقد است.

وجه تسمیه حروف جر

علت وضع حرف جر : کشیدن معنایی از ماقبل  به ما بعد است و چون رابط بین ما قبل و ما بعد حرف جر هست ، لذا نیاز به متعلِــق و متعلـَـق داریم ( زیرا حروف بدون این دو معنی نمیابند – حرف مستقلا معنی ندارد).

این متعلق هم باید فعل یا شبه فعل باشد ( حدث باشد) زیرا در غیر این صورت عارضی نیست تا بدان متعلق شود.

برخی برای حروف جر نامهای دیگری نهاده اند از قبیل :    ادامه مطلب ...

وجه تسمیه حروف جر

علت وضع حرف جر : کشیدن معنایی از ماقبل  به ما بعد است و چون رابط بین ما قبل و ما بعد حرف جر هست ، لذا نیاز به متعلِــق و متعلـَـق داریم ( زیرا حروف بدون این دو معنی نمیابند – حرف مستقلا معنی ندارد).

این متعلق هم باید فعل یا شبه فعل باشد ( حدث باشد) زیرا در غیر این صورت عارضی نیست تا بدان متعلق شود.

برخی برای حروف جر نامهای دیگری نهاده اند از قبیل :    ادامه مطلب ...

فرق " لا " الزائده و " لا" الملغی عن العمل

قال الرودانی : الفرق بین " لا " الزائده و " لا " الملغاة : ان الزائده هی التی لا عمل لها اصالة و الملغاة هی التی لها عمل اصالة لکن اهملت . – و ظاهره ان الزائده باقیة علی کونها للنفی ینافیه قولهم الحرف الزائد هو الذی لا معنی له و لا یختل الکلام بسقوطه الا ان تکون اغلبیا ، و الاوجه الفرق بان الزلئده یستغنی الکلام  عنها بخلاف الملغاة.

فراجع : صبان 10 قسمت 2.

سه نکته در باره نوروز

مطلب مرتبط+

سه نکته ی پراکنده درباره نوروز :

نکته اول : دو روایت که لفظ نوروز در انها امده است :

4073- و هدیّه‌اى براى امیر المؤمنین علیه السّلام آوردند در روز نوروز، فرمود: این چیست؟ عرض کردند: یا امیر المؤمنین امروز نوروز است، فرمود: هر روز را براى ما نوروز بسازید.

4074- و روایت کرده‌اند که آن حضرت علیه السّلام فرمود: نوروز ما هر روز است.[1]

نکته دوم :

سوال و جوابی از علامه مجلسی ره در مورد وجوب خرید لباس شب عید توسط مرد برای همسرش:

مسألۀ 139-: اگر کسى که از ارباب استحقاق است آن قدرى که در کتابها مضبوط است در نفقۀ واجب النفقه گاه باشد زیاده بگیرند، مثلا هر عید و نوروز رخت تازه مى‌خواهند، و اکثر آن است که صرفه کنند و ذخیره شود، بیان فرمایند که چه صورت دارد؟ باید دیگر نداد تا کهنه شود یا هر عید و نوروز مى‌توان داد؟

جواب: باز به عرف و اقارب بلد بر مى‌گردد.[2]

نکته ی سوم :

 از لحاظ لغت : نیروز معرب نوروز است و تاج العروس گوید :

لیس فی کلام العربِ بناءٌ على فُوعُولٍ حَتّى أَنهم قالوا فی إِعراب نَوْرُوز نَیْرُوز فِراراً من الواوِ[3]



[1] من لا یحضره الفقیه - ترجمه؛ ج‌4، ص: 407

[2] بیست و پنج رساله فارسى؛ ص: 590

[3] تاج العروس من جواهر القاموس؛ ج‌5، ص: 181

 

مبانیدر علت مجرور بودن اسم بدون وجود حرف جر و مضاف

گاه در کلام عرب بدون اینکه حرف جری در کار باشد اسم ما بعد مجرور است و هیچ کلمه ای هم که شانیت مضاف واقع شدن هم داشته باشد وجود ندارد و در تمام این موارد اسم مجرور ، مقرون به حرف عطف مثل : بل ، فاء ، واو میباشد. در این حال احتمالاتی متصور است :

الف : حرف جری متصور است.

ب : مضاف محذوف است.

ج : عطف بر مجرور سابق است.

احتمال سوم از لحاظ قواعد بهتر است  ولی در این احتمال در بسیاری از امثله راه ندارد.

احتمال دوم هم نسبت به احتمال اول ضعیف است زیرا ما تاکنون حذف مضاف نداشتیم و یا خیلی کم است.

پس بهترین احتمال همان احتمال اول است، حال چه حرفی باید در تقدیر باشد ؟ تنها راه ، استفاده از سیاق کلام است.