بحر الفقاهه

کنکاشی در فقه اسلامی review on Jurisprudence

بحر الفقاهه

کنکاشی در فقه اسلامی review on Jurisprudence

تعلق احکام به طبایع - بحث اجتماع امر و نهی اصول فقه علامه مظفر ره

در این‌که بحث اجتماع امر و نهی به مسئله «تعلق احکام به طبایع» ارتباط دارد یا نه، اختلاف است:

  ادامه مطلب ...

توضیح مقدمه سوم علامه مظفر ره در بحث اجتماع امر و نهی : الحق فی المساله

توضیح مقدمه سوم علامه مظفر ره در بحث اجتماع امر و نهی : الحق فی المساله :

ایشان میفرمایند اساسا این مطلب که حکم از عنوان به معنون سرایت میکند مطلب صحیحی نیست زیرا ما قبلا – در مقدمه  اول – ثابت کردیم که محال است معنون موضوع حکم واقع شود. ( اگر بگوییم حکم از عنوان به معنون سرایت میکند یعنی معنون موضوع میشود و این محال است.)

اما اینکه میگوییم عنوان فانی در معنون است مقصود این است که این عنوان را ببینید تا بتوانید مصادیق انرا ملاحظه کنید و در واقع عنوان اینه برای معنون است نه اینکه عنوان و معنون یک چیز هستند و وقتی عنوان موضوع شده گویا معنون موضوع قرار گرفته. خیر. انچه موضوع است حقیقتا ، همان عنوان است و معنون موضوع واقع نشده و اتحاد و فانی بودن عنوان و معنون به این معنا نیست که این دو یکی هستند و حالا که یکی هستند به ما اشکال کنید که معنون موضوع واقع شده.

مقصود از فانی بودن عنوان در معنون این است که اگر بخواهیم حکم را برای عنوان بار کنیم مصحح ان این است که این عنوان را اینه برای معنون قرار دهیم. فانی دیدن عنوان در معنون مصحح تکلیف است نه اینکه خود معنون، متعلق تکلیف باشد.

فایده فانی دیدن عنوان در معنون این است که همان طور که میدانیم انچه موثر است همان معنونات خارجیه هستند و اما به هر حال معنون موضوع حکم نیست و عنون فقط مشیر به معنون است نه اینکه معنون خودش هم موضوع حکم باشد .

مثال : وقتی گفته میشود "الحرف لا یخبر عنه"   کلمه ی حرف فانی در مصادیقش هست یعنی در واقع شما حروف را – مثل : عن ، الی ، فی و ... _ و غیره را ملاحظه میکنید.  اما این مصادیق مبتدا واقع نشده اند زیرا اگر خود این حرف – که مصادیق حرف هستند- مبتدا واقع میشدند خود همین جمله که الحرف لا یخبر عنه نقض میشد. زیرا شما از گفتید که حرف مبتدا واقع نمیشود در حالی که انها را مبتدا قرار دادید. پس هر چند کلمه حرف فانی در مصادیق است – یعنی وقتی گفتیم الحرف لا یخبر عنه : منظورمان مصادیق ان بود – اما خود این مصادیق مبتدا واقع نشدند . فنای کلمه ی حرف در مصادیق ان،  فقط مصحح این بود که ما بتوانیم به شما اطلاع دهیم که مصادیق حروف مبتدا واقع نمیشوند. نه  اینکه این مصادیق خودشان بخواهند مبتدا واقع شوند. و اصولا کلمه حرف در جمله الحرف لا یخبر عنه اسم است نه حرف.

بنابراین کسانی که گفته اند : " سرایت حکم از عنوان به معنون و اینکه معنون حقیقتا و اولا و بالذات متعلق حکم است‏" کلام صحیح نگفته اند و خلط کرده اند بین چیزی که مصحح تکلیف است و چیزی که خودش موضوع تکلیف باشد. 

تعریف مبادی تصوریه و مبادی تصدیقیه و مسائل علم

تعریف مبادی تصوریه و مبادی تصدیقیه و مسائل علم


بحث از وجود و عدم موضوع هر علمى، جزء مبادى تصوریه آن علم مىباشد
و بحث از شناخت و معرفت موضوع، جزء مبادى تصدیقیه آن علم مىباشد
و بحث از عوارض ذاتى موضوع، جزء مسائل آن علم خواهد بود
مثلا: بحث از وجود و عدم «کلمه و کلام» از مبادى تصوریه «علم نحو» است و بحث از تعریف و شناخت «کلمه و کلام» (کلمه لفظ تدلّ على معنى ...) از مبادى تصدیقیه علم نحو است و بحث از مرفوع بودن و منصوب بودن و مجرور بودن کلمه، مثلا، جزء مسائل علم نحو و داخل در علم نحو خواهد بود. در ما نحن فیه ( بحث از موضوع مقصد ثالث در مقام نقد کلام میرزای قمی ره ) اگر وصف حجیت و دلیلیت جزء موضوع علم اصول باشد، (چنانچه مبناى میرزاى قمى (ره) چنین بود) مباحث مقصد سوم که از حجیّت و دلیلیت ادلّه بحث مىکنند، جزء مبادى تصوریه علم اصول خواهد بود.

مطالعه محتوای این لینک علاوه بر مطلب فوق نیز مفید به نظر میرسد

سوالات تحلیلی بحث ملازمات عقلیه اصول فقه علامه مظفر ره

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین و اللعن علی اعدائهم

تحقیق :

شهید صدر ره در حلقه ثالثه مطلبی در حدود 2 صفحه درباره ملازمه حکم عقل عملی با حکم شارع مطرح میکنند. خلاصه کلام شهید صدر ره را به عنوان تحقیق کلاسی ذکر فرمایید . عبارت شهید صدرره با این عبارات شروع و به پایان میرسد .  

عرفنا انّ‏ مرجع‏ الحکم‏ العملی‏ الى الحسن و القبح، و انّهما أمران واقعیان‏ .... فکلا الاتّجاهین غیر تام.


چند سوال تحلیلی :


1 . چرا حکم عقلا بما هم اخلاقیون ملازمه ای با حکم شرع ندارد ؟

2 . حاکم در قضایای تادیبی با حاکم در اولیات چه فرقی دارند ؟

3 . اگر عقل حکم کند به اینکه الکل اعظم من الجزء آیا شارع هم چنین حکمی میکند ؟

4 . احکام عقلی که ناشی میشود از :

ما کان‏ سببه‏ إدراک‏ کمال‏ الشی‏ء أو نقصه على نحو کلی و ما کان سببه إدراک ملائمته أو عدمها على نحو کلی أیضا من جهة مصلحة نوعیة أو مفسدة نوعیة فإن الأحکام‏   را چه مینامند و ایا شارع نیز در این موارد از حکم عقلی تبعیت میکند یا خیر ؟

5 . ایا ملائمت و منافرت صفتی برای اشیاء محسوب میشود ؟

6 . عبارت " الجهل قبیح " اشاره به کدامیک از اقسام حسن و قبح دارد ؟

 

 

 

نمونه سوال از ابتدای بحث ملازمات عقلیه / اصول فقه علامه مظفر ره

 

سوالاتی از ابتدای بحث ملازمات عقلیه  :

1 . فرق مستقلات عقلیه و غیر مستقلات عقلیه چیست ؟

2 . حسن و قبح چند معنا دارد ؟

3 . فرق عقل عملی و عقل نظری در چیست ؟

4 . کدامیک از معانی حسن و قبح مورد نزاع عدلیه و اشاعره است ؟

5 . کدامیک از معانی حسن و قبح را عقل عملی و کدامیک را عقل نظری درک میکند ؟

6 . جای خالی را پر کنید : الظاهر انحصار المستقلات العقلیه فی مسالة واحدة  و هی ... 

سوالات دوره ای اصول فقه / میانترم

سوالات دوره ای میانترم اصول فقه علامه مظفر ره 

سال 97 - 98

1 . به نظر مصنف چرا وضع خاص موضوع له عام صحیح نیست ؟

2 . در باب استعمال لفظ در اکثر از معنا برخی معتقدند که در این استعمال در مفرد جایز نیست اما در تثنیه و جمع ممکن است . دلیل انها و رد ان را به اختصار بنویسید

3 . در مقدمات حکمت چرا گفته اند اطلاق در جایی صحیح است که تقیید ممکن باشد ؟  ادامه مطلب ...

سوالات میان ترم درس اصول فقه علامه مظفر. (اصول 4 )

سوالات میان ترم درس اصول فقه علامه مظفر. (اصول 4 ) جامعه الزهرا سلام الله علیها

  ادامه مطلب ...

توضیحی درباره بحث اجماع منقول / کتاب اصول فقه علامه مظفر ره

اجماع منقول :

مطلب اول :

اجماع دو قسم است :

1 - اجماع محصل : یعنی اجماعی که خود ما انرا بدست اورده ایم.

2 - اجماع منقول : اجماعی که دیگران انرا برای ما نقل کرده اند.

اجماع منقول خود دو قسم است :  ادامه مطلب ...