بحر الفقاهه

کنکاشی در فقه اسلامی review on Jurisprudence

بحر الفقاهه

کنکاشی در فقه اسلامی review on Jurisprudence

نظرامام خمینی ره درباره مقدمات حکمت

نظرامام خمینی ره درباره مقدمات حکمت :

ایشان مقدمات حکمت را فقط یک مورد میدانند و ان هم در مقام بیان بودن متکلم است. 


مناهج الوصول إلى علم الأصول ؛ ج‏2 ؛ ص325 - 327

و العمدة صرف الکلام إلى مقدّمات الحکمة، و الظاهر عدم الاحتیاج إلى شی‏ء فی الحکم المذکور، إلاّ إحراز کون المتکلّم فی مقام بیان تمام المراد. فهاهنا دعویان:

 الأولى: الاحتیاج إلى هذه المقدّمة، (  یعنی شرط اطلاق در مقام بیان بودن است ) و الثانیة: عدم الاحتیاج إلى غیرها.( یعنی عدم احتیاج به سایر مقدمات حکمت)

أمّا الأولى: فقد خالف فیها شیخنا العلاّمة- أعلى اللّه مقامه- بدعوى أنّ ظهور الإرادة فی الأصلیّة- لا التبعیّة- یکفی فی الحکم بالإطلاق‏.

 

ادامه مطلب ...

سوالات کلاسی درس اصول فقه علامه مظفر ره. بحث دلالت اقتضا و بحث تمسک به عام در شبهه مصداقیه

بسم الله الرحمن  الرحیم

و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین و اللعن علی اعدائهم

شفیعه دو سرا ، انسیه حورا ، حضرت زهرا سلام الله علیها :

إنْ کُنتَ تَعمَلُ بِما أمَرناکَ و تَنتَهی عَمّا زَجَرناکَ عَنهُ فَأنتَ مِن شیعَتِنا و إلاّ فَلا

:اگر به آنچه تو را به آن فرمان مى دهیم عمل کنى و از آنچه برحذر مى داریم دورى کنى ، از شیعیان مایى و الاّ هرگز .


سوالات کلاسی درس اصول فقه علامه مظفر ره. بحث دلالت اقتضا و بحث تمسک به عام در شبهه مصداقیه


اجبی بالاختصارو اقل من صفحة واحدة رجاء ا :


1 . ما الفرق بین دلالة التنبیه و الاقتضاء ؟

2 . ما الفرق بین المفهوم و الدلالة السیاقیه ؟

3 . لماذا لا تسمی الدلالة الاشاره ، بالدلالة ؟

4 . فی ای فرض تکون دلالة الکنایات من قبیل دلالة التنبیه؟

5 . لماذا لا یصح التمسک بالعام فی الشبهة المصداقیه ؟

6 . هل یجوز التمسک بالعام فی الشبهات المصداقیه عند المشهور ام لا ؟    الف : نعم      ب : لا

7 . اذکری مثالا  لتمسک بالعام فی الشبهه المصداقیه فی الفقه مع ذکر منبعه.

سوالات کلاسی اصول فقه بحث تداخل اسباب و مسببات

سوال تحقیقی :

1.محقق نائینی ره در کتاب فوائد الاصول ، ثمره بحث تداخل اسباب و مسببات را چه چیزی میداند ؟

سوالات درسی : 

1.در بحث تعدد شرط و اتحاد جزاء ، چگونگی تعارض بین مفهوم و منطوق را در قالب مثال توضیح دهید.

2. سیربحث در حل مشکل تعارض بین مفهوم و منطوق در موارد تعدد شرط و اتحاد جزاء را در چند جمله کوتاه – حدودا دو سه خط -  بیان فرمایید.

3. مقتضای اصل لفظی ( مقتضای قاعده ) در بحث تداخل اسباب و مسببات چیست ؟

4. مقتضای اصلی عملی در تدخل اسباب و مسببات چیست ؟ چرا ؟

5. در تداخل مسببات دلیل کسانی که قائل به عدم تداخل شده اند چیست ؟

6. در چه فرضی بلاشک تداخل مسببات صحیح است ؟ 

تطبیقات فقهی و برخی نکات بحث تداخل اسباب و مسببات

تطبیقات فقهی و برخی نکات  بحث تداخل اسباب و مسببات :

از مساله تداخل اسباب در ابواب مختلفی از فقه کاربرد دارد از جمله

1.طهارت

در صورتی که چند غسل واجب بر عهدۀ مکلّف باشد انجام یک غسل به نیت همه کفایت میکند.

2.صلات

نافلۀ نماز مغرب چهار رکعت (دو نماز دو رکعتی) است. در اینکه نماز غفیله و نیز دو رکعت نماز دیگری که بین نماز مغرب و عشا بدان‌ سفارش شده است با نافلۀ مغرب تداخل و در نتیجه، این چهار رکعت از آن چهار رکعت کفایت کند.

 

ادامه مطلب ...

توضیحی درباره قسم اول تعدد شرط و اتحاد جزاء ص 127 اصول فقه

تعدد شرط و اتحاد جزاء :

کلیات و یاداوری : جمله شرطیه برای اینکه مفهوم داشته باشد باید دو یژگی مهم را داشته باشد.

اول : ان شرط  باید علت  و سبب مستقل باشد (و نه جزء العله) .

دوم : ان شرط باید علت و سبب منحصر باشد یعنی معلول تنها از راه این سبب به وجود اید و اگر سبب منحصر نباشد چه بسا در صورت فقدان این سبب ، معلول با سبب دیگری محقق شود.

مثلا در جمله : ان نزل المطر فالارض مرطوب :

 اگر باران بیاید زمین خیس میشود .

اگرباران علت منحصره بود و این جمله مفهوم داشت ، مفهوم ان چنین بود : اگر باران نیاید زمین خیس نمیشود.

ولی از انجا که باران علت منحصره برای خیسی زمین نیست این جمله مفهوم ندارد زیرا چه بسا خیسی زمین به سبب دیگری غیر باران محقق شود مثل اینکه با شلنگ زمین را خیس کند.

خوشبختانه هر جمله ی شرطیه ای که به صورت مطلق و بدون قرینه ذکر شود اطلاق ان ظهور در این دارد که ان شرط هم شرط مستقل است و هم شرط منحصر.

  ادامه مطلب ...

ثمره بحث صحیح و اعم در الفاظ معاملات

ثمره بحث صحیح و اعم در الفاظ معاملات

 توضیحی درباره بحث : لا ثمرة للنزاع فی المعاملات إلّا فی الجملة " أصول الفقه ( با تعلیقه زارعى ) ؛ ص61

قبلا گفته شد که : ثمره نزاع صحیحى و اعمّى در الفاظ عبادات به این کیفیت ظاهر میشود که در صورت شک در جزئیّت چیزى براى صلاة : بنا بر قول اعمى تمسّک به اصالة الاطلاق جهت نفى جزئیت آن چیز، جایز مى‏باشد زیرا بنا بر قول اعمّى شک مربوط به قید زائد است و جریان اصالة الاطلاق مانعى نخواهد داشت  زیرا عنوان صلاة صدق میکند. ( مثل اینکه شارع  فرموده اکرم العلماء . حال شک کنیم که عالم نحوی و یا عالم فاسق هم وجوب اکرام دارد یا خیر. اینجا تمسک به عموم اکرم العلماء صحیح است زیرا عنوان عالم بر عالم نحوی هم صادق است)

و اما بنا بر قول صحیحى تمسّک به اطلاق جایز نمى‏باشد زیرا شک مربوط به اصل صدق عنوان مأمور به مى‏باشد و اصالة الاطلاق مورد نخواهد داشت ( عنوان صلاة صادق نیست تا بتوانیم به اطلاق ادله تمسک کنیم).

  ادامه مطلب ...

سوالات کلاسی اصول فقه علامه مظفر. بحث حقیقت شرعیه و صحیح و اعم

1.       چرا استعمال لفظ در اکثر از معنی در تثنیه و جمع امکان ندارد ؟

2.       ثمره بحث حقیقة شرعیه و متشرعه چیست ؟

3.       ثمره بحث صحیحی و اعمی در چیست ؟

4.       دو تصویر در وضع الفاظ معاملات را بیان فرمایید

5.       طبق کدام تصویر ، بحث صحیح و اعم در باب معاملات ثمره دارد؟ چرا ؟

 

دعای "شیبه هذلی" چیست ؟  

 

مشترک لفظی ، مشترک معنوی و ترادف

مشترک دو قسم است: مشترک لفظی و مشترک معنوی. اشتراک لفظی به معنای تعدّد معانی حقیقی برای یک لفظ در یک زبان است. مثل عین؛ عین معانی متعدد دارد، این معانی با هم اشتراکی ندارند و حقیقت همه اینها از یکدیگر جداست. تعیین معنایی که مراد گوینده است در مشترک لفظی نیازمند قرینۀ تعیین کننده است. اشتراک معنوی، به معنای تعدّد افراد معنای حقیقی یک لفظ است مانند لفظ‌ انسان که مشترک معنوی بین زید و بکر و خالد است. یعنی انسان یک معنا دارد، ولی مصادیقش زیاد است.
درباره عدالت هم در این وادی بحث شده است. آیا عدالت در زمینه های مختلف معانی گوناگونی دارد که با هم ارتباطی ندارند، و به اصطلاح مشترک لفظی است (عدالت اقتصادی و سیاسی و ... وجه مشترکی ندارند)؟ و یا یک مفهوم است و چند مصداق دارد و به اصطلاح مشترک معنوی است (عدالت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و... مصادیقی از یک مفهوم مشترک عدالت هستند)؟ (ملکیان، 1385: 404) 

اگر گفته شود که عدالت، مشترک لفظی است، تا قرینه نداشته باشیم نمی توانیم بگوییم کلمه عدالت بر چه مفهومی دلالت دارد. این امر به خصوص در زمان مراجعه به منابع دینی اهیمت می یابد. اما اگر بگوییم که عدالت مشترک معنوی است، می توان در همه موارد یک مفهوم کلی برای آن در نظر گرفت. شاید به طور کلی بتوانیم بگوییم عدالت مشترک معنوی است و به مفهوم کلی قرارگیری هر چیز در جای خودش (وضع کل شی فی موضعه)، و یا رعایت استحقاق ها برای چیزهای مختلف، و یا دادن حق هر چیزی به آن است (اعطا کل ذی حق حقه). و این مفهوم کلی در حیطه های گوناگون مصادیق مختلفی دارد.


اما ترادف دو لفظ مختلف هستند با معنای یکسان. مثل ترادف انسان و بشردر معنای حیوان ناطق