بحر الفقاهه

کنکاشی در فقه اسلامی review on Jurisprudence

بحر الفقاهه

کنکاشی در فقه اسلامی review on Jurisprudence

فرق بین قاعده فقهی و اصولی

فرق بین قاعده اصولی و قاعده فقهی

برگرفته از درس خارج اصول ایت الله محمد تقی شهیدی پور

مقدمه

استنباط یعنی اقامه حجت بر حکم شرعی کلی، اعم از اینکه این استنباط استنباط وجدانی یاتعبدی یا استنباط تنجیزی و تعذیری باشد.

جامع این موارد هم این است که علم اصول ، علم

 به قواعدی است که در طریق اقامه حجت بر حکم شرعی کلی قرار می گیرد ، اقامه حجت هم  گاه به نحو استنباط وجدانی است، و گاه به نحو استنباط تعبدی و گاه استنباط تنجیزی و تعذیری هست.  فرق قاعده اصولیه با قاعده فقهیه :

در قاعده فقهیه ، سخن از تطبیق قاعده فقهی بر حکم شرعی است. ، یعنی آن حکم شرعی کلی که به صدد استنباطش هستیم از مصادیق همان قاعده فقهیه است، مثلا :

ضمان در بیع فاسد از مصادیق  قاعده   " ما یضمن بصحیحه یضمن بفاسده   " هست و رابطه آن حکمی که در صدد کشف آن هستیم با قاعده   "  ما یضمن بصحیحه یضمن بفاسده   " رابطه کبری و صغری است.

 

در حالی که در مباحث اصولی رابطه بین آن حکم شرعی کلی و آن قاعده اصولیه ، رابطه کبری و صغری نیست، بلکه مغایر با هم هستند ،

 

مثلا : در استصحاب بقاء وجوب نماز جمعه در عصر غیبت ، حکم شرعی کلی ای که به صدد استنباط آن هستیم وجوب واقعی نماز جمعه در عصر غیبت است و لو به نحو استنباط تنجیزی و تعذیری ، اما استصحاب که قاعده اصولیه است مفادش وجوب ظاهری نماز جمعه است و نه وجوب واقعی ، و این وجوب ظاهری نماز جمعه ( که چون نماز جمعه در زمان حضور واجب بود الان هم واجب است )  صغری است برای کبرای استصحاب ، اما آن حکمی که در صدد استنباطش بودیم ، وجوب ظاهری نماز جمعه در فرض یقین سابق به وجوب آن در عصر حضور نبود ، که در نتیجه بگوئیم رابطه این وجوب ظاهری استصحابی با کبری استصحاب رابطه صغری و کبری است که در نتیجه با قواعد فقهیه فرقی نکند  ، خیر ،

آنچه مقصود بود استنباط وجوب واقعی نماز جمعه در عصر غیبت بود و به عبارت دیگر غرض استنباط تنجیزی و تعذیری وجوب واقعی نماز جمعه بود ،  و رابطه آن حکمی که ما به صدد استنباطش بودیم ( یعنی وجوب واقعی نماز جمعه ) با  قاعده اصولیه ی استصحاب ، رابطه طبیعی و فرد و رابطه کبری و صغری نیست ،  بلکه رابطه مستنبَط و مستنبَط منه است، مستنبَط ما عبارت است از وجوب واقعی نماز جمعه در عصر غیبت ولو استنباط آن استنباط تنجیزی و تعذیری است ، و این مستنبَط را از کبرای استصحاب استنباط کردیم.

واضح است که  بین این کبرای استصحاب و آن وجوب واقعی نماز جمعه رابطه کبری و صغری و رابطه طبیعی و فرد نیست، و به عبارت دیگر :  وجوب واقعی نماز جمعه که مصداق استصحاب نیست،

از مطلب فوق فرق استنباط و تطبیق نیز روشن میشود.

توضیح بیشتر :

بعد از جریان استصحاب گفته میشود که وجوب نماز جمعه در عصر حضور واجب یقینی بود پس نماز جمعه در عصر غیبت هم واجب است ظاهرا.

استصحاب بیش از این حرفی برای گفتن ندارد در اینجا عملیات استنباط پایان میپذیرد زیرا رابطه وجوب واقعی نماز جمعه در عصر حضور با وجوب ظاهری نماز جمعه در عصر غیبت رابطه کلی و فرد نیست بلکه رابطه مستنبَط و مستنبَط منه است و به همین دلیل است که استصحاب را در زمره مسائل اصولیه یعنی مسائلی که در طریق استنباط حکم شرعی واقع میشود قرار داده اند .

در نتیجه : رابطه مسائل اصولی با حکم شرعی رابطه مستبنَط و مستنبَط منه است در حالی که رابطه قواعد فقهیه با حکم شرعی رابطه کلی و مصداق است.

 

محمد مظفری. بهمن 1395

 

کد رهگیری شما

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد