بحر الفقاهه

کنکاشی در فقه اسلامی review on Jurisprudence

بحر الفقاهه

کنکاشی در فقه اسلامی review on Jurisprudence

اثار و تالیفات ایت الله العظمی بهجت ره

به عنوان ادای امانت مطلب مهمی را اینجا مینویسم که برای اهل دانش و فضل بسیار مهم است :

به طور اتفاقی از حجت الاسلام شیخ علی بهجت مد ظله درباره اثار پدر بزرگوارشان مرحوم ایت الله العظمی محمد تقی بهجت ره سوال کردم ، ‌ایشان فرمودند :

جلد 4 اصول ایشان دارد کار میشود و البته دوره اصول ایشان کامل نیست. ( سه جلد ان قبلا چاپ شده )

یک دوره هم فقه از صلات تا جهاد دارند که هنوز چاپ نشده.

حاشیه بر مکاسب ایشان هم بیش از 15 سال قبل ( قبل از سال 80) در اختیار کسی قرار دادم تا ظرف مدت دو سا ل انرا اماده چاپ کند اما تا کنون این شخص بد عهدی میکند و انرا تحویل نمیدهد.

مقداری نیز تقریرات اساتید ایشان مثل مرحوم اصفهانی ره به قلم ایت الله بهجت ره موجود است که هنوز چاپ نشده.  

همچنین یکی از شاگردان محقق اصفهانی بنام " عماد رشتی " که به گفته خود محقق اصفهانی ره بهترین و ملاترین شاگردش بوده در اختیار مرحوم ایت الله بهجت ره بوده که البته خود " عماد رشتی " ان تقریرات را به ایشان میسپارد.  گویا عماد رشتی افضل شاگردان محقق اصفهانی محسوب میشده.  

همچنین مرحوم علامه محمد حسن الهی برادر بزرگتر علامه محمد حسین طباطبایی صاحب المیزان نیز مقداری تقرارات از اساتید خود – ظاهرا از نائینی و اصفهانی و دیگران – داشته که انرا به ایت الله بهجت ره میسپارد.

علامه طباطبایی بعد از درگذشت همسرشان کمی احساس تنهایی میکنند و برادرشان به قم میایند تا نزد ایشان زندگی کنند اما اخوی ایشان نیز از دنیا میرود و علامه طباطبایی یک حالت تنهایی و به اصطلاح عوامانه حالت بی کسی پیدا کنند. روزی ایت الله بهجت ره دیدن ایشان میرود و اظهار میکنند که تقریرات اخوی شما  - یعنی علامه محمد حسن الهی – نزد این جانب است اگر مایل باشید انرا برای شما بیاورم.

علامه طباطبایی از این مطلب متعجب میشوند که چطور تقریرات اخوی ایشان در اختیار ایت الله بهجت ره است.

گویا غرض ایت الله بهجت ره هم این بوده که علامه با دیدن اثار مخطوط اخویشان کمی از حس تنهایی و غم از دست دادن همسر و اخوی شان کاسته شود.

بعد از فوت علامه طباطبایی ره این اثار خطی  - و شاید برخی اثار مخطوط دیگر خود ایشان - در کتابخانه علامه طباطبایی ره دیده نمیشود و بعدا معلوم میشود که این اثار توسط یک روحانی نما که به منزل ایشان رفت و امد داشته سرقت شده . ( ظاهرا برخی افراد این شخص را میشناسند و اثار هم موجود است ).

تذکر مهم :

حقیر این مطلب را به عنوان ادای امانت و ادای دین نسبت به میراث گذشتگان بیان کردم و ان چه ذکر کردم به صورت شفاهی شنیده ام و چون امکان یادداشت برداری نبود بعدا و با کمک گرفتن از حافظه انرا یادداشت کرده ام .لذا  احتمال فراموشی یااشتباه برخی جزئیات وجود دارد.

اهمیت اثار فقهی اصولی فقیه و فیلسوف بزرگ ، شیخ محمد حسین اصفهانی برای اهل دانش و بینش بسیار حائز اهمیت است و ای کاش که این میراث گرانسنگ به زیور نشر اراسته میشد. 

فقه روضه از مسالک اقوی است

یکی از کرامات شهید اول و ثانی - رحمهما الله - این است که کتابشان  مورد پسند اهل علم واقع شده است، هر چند وسطند یعنی نه تام الاستدلال است و نه بدون استدلال. شرح لمعه کتاب پر برکتی است، بعضی از اهل علم که فقط شرح لمعه تدریس می کردند. مثلا سیزده دوره تدریس کرده بودند، در نجف و کربلا هم بعضی از اهل علم متن لمعه را حفظ بوده اند.

کتاب شرح لمعه، استدلال تام نیست، ولی فتوای محض هم نیست، مع ذلک خیلی پر برکت است، چند صد سال است که طلاب علوم دینی در حوزه های علمیه به درس، مباحثه و مطالعه ی آن اشتغال دارند. صاحب جواهر رحمه‌الله می فرماید: فقه روضه بالاتر از کتاب مسالک او است. 

شهیدین - رحمهماالله - عمر کم و کوتاهی داشتند و مع ذلک چه قدر عمرشان برکات داشت، و چه تالیفات نافع و سودمندی از خود به جا گذاشتند. آن ها برای ما حجتند، تا عمر خود را به غفلت و بطالت نگذرانیم. البته توفیق چیز دیگری است که خداوند متعال نصیب هر کس نمی کند.

در محضر ایت الله بهجت. به نقل از شبکه الامین الحسنین ع

جواب همه با یک کلمه

مرحوم آقا سید علی یزدی - از شاگردان مرحوم آخوند اردکانی - که بعد از میرزای بزرگ  خود را اعلم می دانست، می گوید: در کربلا به درس آخوند می رفتم و کربلا در آن زمان مرکز علم اصول، و نجف اشرف مرکز فقه بود، ایشان نقل می کرد: هم شهری های ما از یزد یا اردکان به کربلا آمدند و گفتند:

آیا می شود به خدمت آخوند برسیم؟ به هر حال وقت گرفتیم و قرار شد وقت خاصی به خدمت آخوند برسیم. همراه با جماعتی از زوار به خدمت ایشان رسیدیم، و در حالی که ما جلو حرکت می کردیم و آن ها دنبال سر ما، وارد شدیم. من که شاگرد آخوند بودم به عنوان سئوال از ایشان ولی برای اظهار مراحل فضل و علمیت و فقاهت، مساله ای را که خود را در آن کاملا آماده کرده بودم مطرح نمودم و خوب آن را تقریب و تقریر کردم و به آخر رساندم، البته به صورت سئوال ولی با بیان کاملا علمی و استدلالی و منتظر جواب بودم. آخوند رحمه‌الله به من اشاره کرد که نزدیک بیا، نزد ایشان رفتم، و ایشان آهسته در گوشم گفت:نمی دانم!

این سخن خیلی در من اثر کرد و رنگ و روی من سرخ شد، ساکت محض شدم. آخوند می خواست به من بفهماند که نباید این کار را کرد. فردای آن روز که برای بازدید زوار به مسافرخانه رفتم، از دریچه ی پنجره ی کوچه صدای آن ها شنیده می شد، شنیدم به هم دیگر می گفتند: دیدید آقا سید علی چه قدر صحبت کرد، ولی آخوند همه را با یک کلمه جواب داد!

بالاخره، استاد و شاگرد امتیازات عجایب و غرایب داشتند و حرف های به ظاهر رکیک، اما به جا و به موقع، در کلماتشان زیاد بود.

کتاب در محضر ایت الله بهجت به نقل از شبکه الامامین الحسنین

اجازه اجتهاد

از مرحوم ایت الله العظمی بهاءالدینی نقل شده که حضرت ولی عصر عج ابتدا اجازه در اقتصادیات به ما دادند و سپس در امور دیگر. ( کتاب سیری در افاق )

اینکه مراد از جازه چه اجازه ایست را نمیدانم اما به نظر میرسد یا اجازه اجتهاد است یا اجازه مرجعیت برای دیگران.

گویا که برخی بزرگان برای تایید مرجعیت خود صرفا به رجوع مردم به سوی انها و اجازه اجتهاد استادشان اکتفا نمیکردند بلکه به دنبال اجازه ای معنوی و دستوری از عالم غیب هم بوده اند.  

پ ن : خوشا به حال کسانی که اجازه انها را حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه تایید بفرماید. 

شیطان و فقه

یستدل علی جواز اللوا*ط بادلة اربعه : 

اما العقل : فلاستقلاله بحسنه 

اما السنة : "الولد للفراش" خصوصا بقرینة ما بعده : "للعاهر الحجر" ای للزانی الحجر یفهم ان الصدر للواط لانه مقابله. 

اما الکتاب : بایتین : "هن اطهر لکم" یفهم انهم طاهر و لکن النساء اطهر. و ایضا : انکحوا الایامی

اما الاجماع فواضح .

 

و الغرض من نقل هذه الکلمات معنی ما قیل : شیطان الفقهاء افقه الشیاطین و ایضا : الشیطان افقه الفقهاء