بحر الفقاهه

کنکاشی در فقه اسلامی review on Jurisprudence

بحر الفقاهه

کنکاشی در فقه اسلامی review on Jurisprudence

جزوه کامل الزیارات

جزوه کامل الزیارات

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و اللعن علی اعدائهم

  

دومین توثیق از توثیقات عامی که مرحوم خویی مطرح نموده اند وثاقت رجال کامل الزیارات است.

معرفی کتاب کامل الزیارات

کتاب شریف کامل الزیارات نوشته فقیه بزرگوار جعفر بن محمد بن قولویه رحمه الله است. نجاشی رحمه الله درباره ایشان چنین میگوید:

جعفر بن محمد بن جعفر بن موسى بن قولویه أبو القاسم و کان أبوه یلقب مسلمة من خیار أصحاب سعد، و کان أبو القاسم من ثقات أصحابنا و أجلائهم فی الحدیث و الفقه، روى عن أبیه و أخیه عن سعد و قال: ما سمعت من سعد إلا أربعة أحادیث، و علیه قرأ شیخنا أبو عبد الله الفقه و منه حمل، و کل ما یوصف به الناس من جمیل و ثقة و فقه فهو فوقه‏، [و] له کتب: حسان، کتاب مداواة الجسد، کتاب الصلاة، کتاب الجمعة و الجماعة، کتاب قیام اللیل، کتاب الرضاع، کتاب الصداق، کتاب‏ الأضاحی، کتاب الصرف، کتاب الوطء بملک الیمین، کتاب بیان حل الحیوان من محرمه، کتاب قسمة الزکاة، کتاب العدد، کتاب العدد فی شهر رمضان، کتاب الرد على ابن داود فی عدد شهر رمضان، کتاب الزیارات، کتاب الحج، کتاب یوم و لیلة، کتاب القضاء و آداب الحکام، کتاب الشهادات، کتاب العقیقة، کتاب تاریخ الشهور و الحوادث فیها، کتاب النوادر، کتاب النساء و لم یتمه. قرأت أکثر هذه الکتب على شیخنا أبی عبد الله رحمه الله و على الحسین بن عبید الله رحمه الله[1].

شاگردان و استادان:

بعضی از اساتید ایشان: 1- محمد بن جعفر بن قولویه (پدر ایشان که مقابل مدرسه آیت الله گلپایگانی رحمه الله کنار شهدای سوم خرداد مدفون میباشند) 2- على بن محمد بن جعفر بن قولویه (برادر ایشان) 3- محمد بن یعقوب کلینى 4- محمد بن حسن صفار 5- علی بن الحسین بن بابویه، پدر شیخ صدوق 6- محمد بن جعفر زرارى 7- محمد بن حسن بن ولید 8- محمد بن عبد الله حِمیَرى

بعضی از شاگردان ایشان: 1- شیخ مفید 2- حسین بن عبید الله غضائرى 3- احمد بن عبدون 4- تلعکبرى‏

 

 

ایشان در سال 367 از دنیا رفتند و مدفن ایشان در کنار شاگرد بزرگوارشان شیخ مفید رحمه الله در حرم شریف کاظمین علیهما السلام واقع شده است.

اقوال

در کتاب قبسات من علم الرحال اقوال در مساله را سه قول دانسته است :

1)    توثیق تمام روات سند : این قول خود به پنج صورت بیان شده است :

1)    تمام روات مذکور در کتاب ( مصباح المنهاج _ التجاره ج1 ص 462 )

2)    اسانید منتهی به معصومین علیهم السلام بدون تفاوت در اینکه راوی امامی باشد یا خیر(معجم رجال ذیل بحث عنبسه بن مصعب  و عبد الله بن مسعود)

3)    اسانید منتهی به معصومین علیه السلام  من غیر رفع و لا ارسال و لا وقوع غیز الامامی (قول اقای خویی رحمه الله قبل از عدول به مشایخ بلا واسطه )

4)    فقط روایات ثواب زیارت ائمه علیهم السلام (قول سابق اقای سیستانی حفظه الله قبل از عدول به وثاقت بعض من وقعوا فی الاسناد)

5)    در هر باب یک روایت صحیحه است (صراط النجاه ج2 ص 457 ) ثمره این قول برای توثیق جاییست که در باب یک روایت باشد یا اینکه یک راوی در تمام روایات یک باب موجود باشد

2)    مشایخ بلا واسطه (خاتمه مستدرک ج3 ص 251 و نظر نهایی اقای خویی رحمه الله)[2]

3)    وثاقت بعض من وقعوا فی سلسله الاسانید (نظر نهایی اقای سیستانی حفظه الله) بر این قول ثمره رجالی مترتب نمیشود

نظر محقق خویی رحمه الله

ایشان در ابتدای امر قائل به وثاقت تمام افراد واقع در سند بوده اند (عبارات ایشان در بعضی از جزئیات این قول، متفاوت است که در بالا گذشت) دلیل ایشان بر این امر کلامیست که مرحوم ابن قولویه در ابتدای کتاب شریف کامل الزیارات آورده اند و نحوه استدلال همانند آنچیزیست که در بحث روات کتاب تفسیر علی بن ابراهیم بیان نموده اند:

قد عرفت فیما تقدم أن الوثاقة تثبت بإخبار ثقة، فلا یفرق فی ذلک بین أن یشهد الثقة بوثاقة شخص معین بخصوصه و أن یشهد بوثاقته فی ضمن جماعة، فإن العبرة هی بالشهادة بالوثاقة، سواء أ کانت الدلالة مطابقیة أم تضمنیة. و لذا تحکم بوثاقة جمیع مشایخ علی بن إبراهیم الذین روى عنهم فی تفسیره مع انتهاء السند إلى أحد المعصومین ع. فقد قال فی مقدمة تفسیره: «و نحن ذاکرون و مخبرون بما ینتهی إلینا، و رواه مشایخنا و ثقاتنا عن الذین فرض الله طاعتهم ..» فإن فی هذا الکلام دلالة ظاهرة على أنه لا یروی فی کتابه هذا إلا عن ثقة، بل استفاد صاحب الوسائل فی الفائدة السادسة فی کتابه فی ذکر شهادة جمع کثیر من علمائنا بصحة الکتب المذکورة و أمثالها و تواترها و ثبوتها عن مؤلفیها و ثبوت أحادیثها عن أهل بیت العصمة ع أن کل من وقع فی إسناد روایات تفسیر علی بن إبراهیم المنتهیة إلى المعصومین ع، قد شهد علی بن إبراهیم بوثاقته، حیث قال: «و شهد علی بن إبراهیم أیضا بثبوت أحادیث تفسیره و أنها مرویة عن الثقات عن الأئمة ع». أقول: إن ما استفاده- قدس سره- فی محله، فإن علی بن إبراهیم یرید بما ذکره إثبات صحة تفسیره، و أن روایاته ثابتة و صادرة من المعصومین ع، و أنها انتهت إلیه بوساطة المشایخ و الثقات من الشیعة. و على ذلک فلا موجب لتخصیص التوثیق بمشایخه الذین یروی عنهم علی بن إبراهیم بلا واسطة کما زعمه بعضهم.

معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، ج‏1، ص: 50

و بما ذکرناه نحکم بوثاقة جمیع مشایخه الذین وقعوا فی إسناد کامل الزیارات أیضا، فإن جعفر بن قولویه قال فی أول کتابه: «و قد علمنا بأنا لا نحیط بجمیع ما روی عنهم فی هذا المعنى و لا فی غیره، لکن ما وقع لنا من جهة الثقات من أصحابنا رحمهم الله برحمته و لا أخرجت فیه حدیثا روی عن الشذاذ من الرجال یؤثر ذلک عنهم عن المذکورین غیر المعروفین بالروایة المشهورین بالحدیث و العلم ..». فإنک ترى أن هذه العبارة واضحة الدلالة على أنه لا یروی فی کتابه روایة عن المعصوم إلا و قد وصلت إلیه من جهة الثقات من أصحابنا رحمهم الله، قال صاحب الوسائل بعد ما ذکر شهادة علی بن إبراهیم بأن روایات تفسیره ثابتة و مرویة عن الثقات من الأئمة ع: «و کذلک جعفر بن محمد بن قولویه، فإنه صرح بما هو أبلغ من ذلک فی أول مزاره». أقول: إن ما ذکره متین، فیحکم بوثاقة من شهد علی بن إبراهیم أو جعفر بن محمد بن قولویه بوثاقته، اللهم إلا أن یبتلى بمعارض.[3]

عدول محقق خویی رحمه الله

بعد از سالها که مرحوم خویی قائل به وثاقت تمام افراد واقع در سند بودند (اکثر مباحث فقهی و کتاب معجم رجال الحدیث طبق این مبنا نگاشته شده است[4]) از مبنای خود عدول نموده و قائل به وثاقت مشایخ بلا واسطه ابن قولویه در این کتاب شده اند. متن عبارت منتشر شده توسط ایشان چنین است:

بعد ملاحظه روایات الکتاب و التفتیش فی اسانیدها ظهر اشتماله علی جمله وافره من الروایات لعلها تربو علی النصف لا تنطبق علیها الاوصاف التی ذکرها قدس سره فی المقدمه ففی الکتاب الشیئ الکثیر من الروایات المرسله و المرفوعه و المقطوعه التی تنتهی الی غیر المعصوم و التی وقع فی اسنادها من هو من غیر اصحابنا کما انه یشتمل علی الکثیر من روایات اناس مهملین ولا ذکر لهم فی کتب الرجال اصلا بل و جماعه مشهورین بالضعف کالحسن بن علی بن ابی عثمان و محمد بن عبد الله بن مهران و امیه بن علی القیسی و غیرهم و معلوم ان هذا کله لا ینسجم مع ما اخبر قدس سره فی الدیباجه لو کان مراده توثیق جمیع من وقع فی اسناد کتابه من انه لم یخرج حدیثا روی عن الشذاذ من الرجال یؤثر ذلک عنهم عن المذکورین غیر المعروفین بالروایة المشهورین بالحدیث و العلم فصونا لکلامه قدس سره عن الاخبار بما لا واقع له لم یکن بد من حمل العباره علی خلاف ظاهرها باراده مشایخه خاصه و علی هذا فلا مناص من العدول عما بنینا سابقا و الالتزام باختصاص التوثیق مشایخه بلا واسطه (نقل از قبسات)

توضیح عبارات مقدمه:

فأشغلت الفکر فیه و صرفت الهم إلیه و سألت الله تبارک و تعالى العون علیه حتى أخرجته و جمعته عن الأئمة صلوات الله علیهم أجمعین من أحادیثهم و لم أخرج فیه حدیثا روی عن غیرهم إذا کان فیما روینا عنهم من حدیثهم ص- کفایة عن حدیث غیرهم و قد علمنا أنا لا نحیط بجمیع ما روی عنهم فی هذا المعنى و لا فی غیره لکن ما وقع لنا من جهة الثقات من أصحابنا رحمهم الله برحمته و لا أخرجت فیه حدیثا روی عن الشذاذ من الرجال یؤثر ذلک عنهم عن المذکورین غیر المعروفین بالروایة المشهورین بالحدیث و العلم و سمیته کتاب کامل الزیارات و فضلها و ثواب ذلک [5]

و لم أخرج فیه حدیثا روی عن غیرهم إذا کان فیما روینا عنهم من حدیثهم ص- کفایة عن حدیث غیرهم

به خلاف اهل سنت که به علت دوری از اهل بیت علیهم السلام به اقوال غیر معصومین علیهم السلام مانند حسن بصری و... اهتمام ویژه دارند.

لکن ما وقع لنا من جهة الثقات من أصحابنا رحمهم الله برحمته

در مورد اینکه این عبارت توثیق تمام روات را میرساند یا یک معنای دیگر در ادامه ان شاء الله صحبت میکنیم ولی اینکه مراد از اصحابنا چیست باید گفت که در این عبارت به قرینه عبارت رحمهم الله برحمته غیر شیعه یا فرق منحرف شیعه مراد نیستند و ترحم بر غیر شیعه مرسوم نبوده است. (اینکه مراد از اصحابنا در جایی که قرینه ای نباشد چیست در بحث از موضوع کتاب فهرست شیخ و نجاشی رحمهما الله آمده است)

الشذاذ من الرجال یؤثر ذلک عنهم عن المذکورین غیر المعروفین بالروایة المشهورین بالحدیث و العلم

معنای مضمونی این عبارت این است که در این کتاب از راویان گمنام و غیر مشهور به علم و حدیث روایتی نقل نکرده ام. ترجمه تحت اللفظی این عبارت واضح نیست.

استاد شهیدی حفظه الله در توضیح این عبارت چنین میفرمایند:

...ان التعبیر بالشُذّاذ من الرجال لایعنی تضعیفهم وانما مقصوده الاعتذار عن عدم روایته لجمیع الزیارات التی قد رویت عن الأئمة علیهم السلام مع انه قد سمى کتابه بکامل الزیارات، ووجه اعتذاره انه لایحیط بجمیع ما روی عنهم علیهم السلام فی ذلک ولافی غیره، فلعله یوجد حدیث عن الأئمة علیهم السلام، ولکنه لم یورده فی کتاب کامل الزیارات لعدم احاطته به، حیث ان راویه اشخاص غیر مشهورین بالحدیث والعلم، وقد رووا ذلک عن الشُذّاذ من الرجال...

نکته قابل توجه اینکه ظاهر عبارات این مقدمه این است که پس از تالیف کتاب نوشته شده است و مسلما مقدمه ای که بعد از تالیف کتبا نوشته شده باشد ارزش بیشتری نسبت به مقدمه ای دارد که قبل از تالیف نوشته شده است.

تحقیق در توثیق مذکور

تنها دلیلی که برای وثاقت رجال کامل الزیارات آورده شده است عبارت مقدمه این کتاب است. سه نظر اصلی در مورد مفاد این مقدمه است.

نظر اول اینکه این عبارت ناظر به توثیق تمام روات سند میباشد. نمیتوان این نظر را تصدیق کرد زیرا اولا عبارت ممکن است به دو معنای دیگر که در ادامه می آِید باشد و ظهور در این معنا ندارد و ثانیا حتی اگر ظهور مقدمه در این معنا قبول شود نقضهایی که موجب عدول محقق حویی رحمه الله شد مانع تصدیق این کلام است.

نظر دوم: از این عبارت بیش از وثاقت مشایخ بلا واسطه ابن قولویه استفاده نمیشود. استاد شهیدی حفظه الله در تقویت این نظریه میفرمایند:

ولکن الظاهر قصور نفس العبارة المذکورة فی دیباجة کامل الزیارات عن شمول مشایخ ابن قولویه مع الواسطة، حیث انه یکفی فی صدق هذه العبارة ان یلتزم ابن قولویه بان یروی ما وصل الیه بواسطة الثقات، وان روى هؤلاء الثقات عن اشخاص ضعفاء او مجهولین.

ویشهدعلی ذلک ان کلامه لایختص بماوردعنهم علیهم السلام فی الزیارات حیث ذکرانالانحیط بجمیع ماروی عنهم فی هذاالباب ولافی غیره فهل یحتمل فی حقه انه لم یکن یحیط الابمارواه مشایخه عن الثقات ولم یروواله عن غیرالثقات روایةابدافیکون هذاقرینةعلی انه ناظرالی توثیق خصوص مشایخه .

نظریه سوم اینکه این عبارت نه توثیق مشایخ بلاواسطه است و نه توثیق تمام افراد سند:

احتمال دیگری که در این عبارت میرود این است که ابن قولویه رحمه الله میخواهد صحت مصادری که روایات خود را از آنها اخذ کرده است بیان کند (این احتمال در کلمات استاد شبیری زنجانی حفظه الله ذکر شده است) و با توجه به اینکه هنگامی که سند را معنعن تا معصوم علیه السلام ذکر میکند معلوم نیست کدام یک از افراد سند هستند نمیتوان وثاقت شخصی را ثابت کرد.

نتیجه گیری نهایی:

همان طور که گذشت معنای اول قابل تصدیق نیست و با توجه به اینکه عبارت محتمل بین نظریه دوم و سوم است نمیتوان قائل به وثاقت روات کامل الزیارات شد.

 



[1] رجال النجاشی، ص: 123

[2] استاد شهیدی حفظه الله نیز این نظر را دارند.

[3] خویى، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، 24جلد، [بى نا] - [بى جا]، چاپ: 5، 1413 ه.ق.

[4] البته اینکه یک مساله فقهی متوقف بر صحت یک روایت باشد که آن یک روایت متوقف بر وثاقت یک راوی که آن راوی هم وثاقتش متوقف بر قبول توثیق عام کامل الزیارات باشد موارد معدودی است.

نکته دیگر اینکه در چاپ جدید معجم رجال نظریه نهایی ایشان اعمال شده است.

[5] کامل الزیارات ؛ النص ؛ ص4

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد