بحر الفقاهه

کنکاشی در فقه اسلامی review on Jurisprudence

بحر الفقاهه

کنکاشی در فقه اسلامی review on Jurisprudence

بررسی فقهی عدم جواز لعن عایشه / مجددا بررسی شود

ترجمه خطبه 156 نهج البلغه دشتی صفحه 289
(براى مردم بصره پس از پیروزى در جنگ جمل در سال 36 هجرى ایراد فرمود) 
1 ضرورت اطاعت از رهبرى (و نکوهش از نافرمانى عایشه)
مردم بصره در پیدایش فتنه‏ها هر کس که مى‏تواند خود را به اطاعت پروردگار عزیز و برتر، مشغول دارد چنان کند، اگر از من پیروى کنید، به خواست خدا شما را به راه بهشت خواهم برد، هر چند سخت و دشوار و پر از تلخى‏ها باشد. اما عائشه، پس افکار و خیالات زنانه بر او چیره شد، و کینه‏ها در سینه‏اش چون کوره آهنگرى شعله‏ور گردید، اگر از او مى‏خواستند آنچه را که بر ضد من انجام داد نسبت به دیگرى روا دارد سرباز مى‏زد،
به هر حال احترام نخست او برقرار است و حسابرسى اعمال او با خداى بزرگ است.  

..................

بنابراین :
از نهج البلاغه چنین بر میآید که توهین به عایشه - حتی اگر کافر و محارب و مرتد و یا منافق باشد - جایز نیست
..............
نکته مفید : شاید مستند رهبر انقلاب در فتوای معروف : 
« یَحرُم النََّیل مِن رُموزِ اِخوانِنا السُنَّة فَضلَاٌ عَن اِتهام زوج النَبی (صَلّی الله عَلَیه وَ آله) بِما یُخِلُّ بِشَرَفِها بَل هذَا الاَمر مُمتَنِعٌ عَلی نِساء الاَنبیاء وَ خُصوصاً سَیّدهم الرَّسول الاَعظَم (صلی الله علیه و آله و سلم)

اهانت به نمادها و شخصیت­های اسلامی برادران اهل تسنن ما حرام است و بطریق اولی هر چیزی که موجب اخلال در شرافت و هر گونه اتهام به همسر نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) باشد، حرام است .
بلکه این اقدام نسبت به همسران انبیاء ممنوع است و بویژه نسبت به سرور ایشان حضرت رسول اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم).

همین کلام نهج البلاغه باشد و نیز ممکن است تنقیح مناط از کلام نهج البلاغه لعدم خصوصیه عایشه بل زوجات جمیع الانبیا.

..........................

در تاریخ 11 شهریور 1393 مجددا این مساله را ببرسی کردیم و به این نتایج رسیدیم :

ما بخشی از انچه که در باره عایشه است را در اینجا گرداوری کرده ایم و وضعیت او برای ما واضح و روشن است و لکن در مطلب قبل عرض شد که استثناءا ایشان خصوصیتی دارند که حضرت علی علیه السلام دستور دادند : " و لها بعد حرمتها الاولی" . گو اینکه با تمام معاصی و ایرادات و نقد ها و حرف ها و کارهای کفرآمیزی که انجام داد – که اگر هر کس دیگری یکی از انها را انجام میداد به سخت ترین عقوبت های دنیوی و اشد عذاب اخروی محکوم میشد – و لکن به جهاتی – شاید جهت حفظ حرمت سایر نوامیس "پیامبر صلی الله علیه و اله" – کسی متعرض ایشان نشود و حساب آخرتش هم با خدای متعال است. این چیزی بود که از خطبه ی 156 حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه به ذهن ما میرسید. 
برای اینکه در این مساله فحص بیشتری کرده باشیم به روایات جلد 32 بحارالانوار ابواب " ما جری بعد قتل عثمان "مراجعه کردیم. 
و هیچ روایتی که بتواند این استثناء مذکور را رد کند نیافتیم ، بله فقط یک روایت در وسائل الشیعه است که هم کافی و هم تهذیب هر دو نقل کرده اند که لازم است مورد بررسی قرار گیرد
" وسائل الشیعة؛ ج‌6، ص462 : مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ عَنِ الْخَیْبَرِیِّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ ثُوَیْرٍ وَ أَبِی سَلَمَةَ السَّرَّاجِ قَالا سَمِعْنَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ هُوَ یَلْعَنُ فِی دُبُرِ کُلِّ مَکْتُوبَةٍ- أَرْبَعَةً مِنَ الرِّجَالِ وَ أَرْبَعاً مِنَ النِّسَاءِ- فُلَانٌ وَ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ وَ یُسَمِّیهِمْ وَ مُعَاوِیَةَ- وَ فُلَانَةَ وَ فُلَانَةَ وَ هِنْداً وَ أُمَّ الْحَکَمِ أُخْتَ مُعَاوِیَةَ.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ تَرَکَ قَوْلَهُ عَنِ الْخَیْبَرِیِّ "
نقل کافی و تهذیب هر دو به یک سند است بجز اینکه در نقل تهذیب " الخیبری " حذف شده و لکن در تقابله نسخ ، نقل کافی معتبر تر از تهذیب است. 
این روایت از حیث سند و متن اشکال دارد زیرا " خیبری " مجهول است و صاحب مراة العقول این حدیث را مجهول میداند. ( ج 15 ص 175 )
از جهت متن هم مشخص نیست که "فلانة" حتما عایشه باشد بلکه ممکن است "مرجانه" یا "همسر امام مجتبی علیه السلام" و یا دیگری باشد. به هر حال متن از این جهت مجمل است. 
یک راه دیگر باقی میماند تا بتوانیم در مساله جواز لعن همسران "پیامبر صلی الله علیه و اله" خدشه کنیم و آن اینکه ببینیم آیا بجز عایشه ، کس دیگری از همسران "پیامبر صلی الله علیه و اله" لعن شده اند یا خیر. 
ممکن است گفته شود "ام حکم " - که نامش در روایت کافی جزء چهار زنی بود که امام صادق علیه السلام انان را بعد از نماز لعن میکرد - همسر "پیامبر صلی الله علیه و اله" است و ام حکم هم خصوصیت ندارد بلکه شاید گفته شود که وقتی در مورد "ام حکم " که همسر "پیامبر صلی الله علیه و اله" است چنین دستوری امده درباره عایشه به طریق اولی باید باشد. 
ولکن " ام حکم " همسر "پیامبر صلی الله علیه و اله" نیست ، توضیح مطلب اینکه معاویه دو خواهر دارد که یکی ام حبیبه است و دیگری ام حکم. ام حبیبه ( نام دیگرش : رملة )همسر عبیدالله بن جحش بوده و به حبشه مهاجرت میکند و بعدا به همسری "پیامبر صلی الله علیه و اله" در میآید. وی کسی است که وقتی پدرش ابوسفیان در مدینه وارد بر "پیامبر صلی الله علیه و اله" شد ، وی زیر انداز از زیر پای او جمع کرد. ابوسفیان از دخترش ام حبیبه پرسید ایا مرا شایسته نشستن روی آن ندیدی ؟ 
ام حبیبه پاسخ داد : این زیر انداز "پیامبر صلی الله علیه و اله" است و تو مشرک و نجس هستی. 
البته بعدا در زمان عثمان کارهایی کرد که میتواند مورد انتقاد باشد.
اما "ام حکم" خواهر دیگر معاویه است که دیگران را بر ضدیت با "پیامبر صلی الله علیه و اله"تحریک میکرد و پسرش هم که در دستگاه دائی خود معاویه بود ظلم بسیار کرد. 
بنابراین " ام حکم " همسر"پیامبر صلی الله علیه و اله" نیست و لذا مطلب نقض نمیشود.

...................

نکته ای در رد خودمان : ممکن است همان طور که برخی شراح نهج البلاغه گفته اند : مراد از " لها بعد حرمتها الاولی " همان حرمت ازدواج با عایشه باشد و لکن ممکن است بگوییم : با توجه به اینکه طبق نقلی ، حضرت علی علیه السلام قبل از جنگ جمل او را از پیامبر طلاق دادند و شان " ام المومنین " بودن را از وی گرفتند این تفسیر درست نباشد زیرا اگر باز قرار بود حرمت ازدواج با پیامبر باقی باشد دلیلی نداشت که حضرت علی علیه السلام او را طلاق دهند و این شان را از او بگیرند. 
ضمن اینکه عبارت بعد : و الحساب علی الله تعالی " قرینه است که این معنا مراد نیست و حضرت در مقام بیان این مطلبند که : به فکر انتقام و تلافی از عایشه بر نیایید که خداوند به حساب او میرسد و شما وظیفه ای نسبت به او ندارید ،رها کنید عایشه را و کاری به کارش نداشته باشید که حساب او بر خداست. 
و الا خود حضرت علی علیه السلام به عنوان حاکم مسلمین با توجه به مفاد ایه محاربه : 
33 مائده :إِنَّمَا جَزَاء الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُواْ أَوْ یُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ یُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ 
با او مقابله سخت تری میکردند و لکن او را رها کردند و حساب او را بر عهده خداوند گذاشتند. 

نکته ای در تایید مطلب خودمان : ممکن است روایت امام صادق مبنی بر لعن 4 زن بعد از نماز موید مطلب ما باشد به این بیان که : خود راوی اسم عایشه ( بر فرض که مراد از فلانة عایشه باشد ) نیاورده و به همان فرمایش حضرت علی علیه السلام عمل کرده. یعنی راوی هم احترام عایشه را حف کرد و اسم او را نیاورد. البته احتمال هم دارد که بخاطر تقیه اسم نیاورده اما احتمال تقیه اشکالش این است که پس چرا اسم ام حکم را اورد ؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد