بحر الفقاهه

کنکاشی در فقه اسلامی review on Jurisprudence

بحر الفقاهه

کنکاشی در فقه اسلامی review on Jurisprudence

فهرست فروعات فقهی مساله برائت از دشمنان

هر چه باشد ما طلبه هستیم و باید عالمانه حرف بزنیم .

یکی از مسائل جنجالی بین طلاب مخصوصا طلاب مبتدی بحث اظهار لعن است ، و چنان درباره آن هم بحث میکنند گو اینکه این حوزه ی ما هیچ بزرگتری ندارد تا براییافتن جواب به او مراجعه کنیم . برخی هم چنان در این زمینه میتازند که گویا اگر در حوزه بزرگتری باشد خودشان حتما قدر متیقن آن هستند. و البته این مساله در طرفین هم هست چه ان کسی که نظر الف را میپسندد و چه کسی که نظر خلاف الف را میپسندد. و البته طبیعت بحث های عاطفی هم چنین است و لکن خداوند متعال در کنار عاطفه ، عقل و منطق هم داده تا با نیروی عقل ، عواطف را کنترل کنیم.


حال ببینیم مسائل کلی برائت چگونه است ؟

1 – اصل وجوب برائت از مخالفین

2 – وجوب اعلام و ابراز و اظهار برائت

3 – چگونگی اعلام و ابراز برائت و شرایط آن

  

پس از فراغ از اثبات مسائل دسته اول و دوم و فرض مسلم دانستن انها ، نوبت به این میرسد که شرایط و موانع اعلام برائت چه میتواند باشد ؟ به نظر میرسد اظهار برائت در صورتی واجب است که در مقام تزاحم با مسائل دیگر ، مرجوح واقع نشود اما اگر در مقام تزاحم با امور دیگر مصلحت اعلام برائت مرجوح واقع شود ، اصل وجوب این اظهار میتواند تبدیل به جواز یا حرمت شود و نمونه های رعایت مصالح در روایات هم دیده میشود مثلا :

وَ قِیلَ لِلصَّادِقِ- عَلَیْهِ السَّلَامُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، إِنَّا نَرَى فِی الْمَسْجِدِ رَجُلًا یُعْلِنُ بِسَبِّ أَعْدَائِکُمْ وَ یُسَمِّیهِمْ. فَقَالَ: «مَا لَهُ‏- لَعَنَهُ‏ اللَّهُ‏- یَعْرِضُ بِنَا». اعتقادات الإمامیه (للصدوق) ؛ ؛ ص107

به امام صادق گفته شد که مردی در مسجد با صدای بلند دشمنان شما را سب میکند و به نام انها تصریح میکند ، امام علیه السلام فرمودند : او را چه شده ؟ خدا او را لعنت کند ... .

حال باید دید تشخیص مصلحت به عهده چه کسی است ؟

آیا به عهده ی خود مکلف است ؟

یا به عهده ی حاکم و سیاست گزار مسلمین است ؟

یا به عهده ی اهل خبره است ولو که حاکم نباشد ؟

و نیز مکلف در صورتی که خود نتواند تشخیص دهد باید به چه کسی مراجعه کند ؟ و نیز باید بحث شود که اگر حاکم ، در موردی بر خلاف نظر مکلف یا سایر اهل خبره  حکمی داد ( نه صرف نظر و توصیه بلکه حکم کند بر وجوب یا حرمت نوعی از اظهار مثلا ) آیا این حکم بر نظر مکلف یا سایر اهل خبره حاکم است یا خیر ؟

...........

مساله دیگر در این باب بررسی تفاوت بین لعن و سب است ، ایا این دو مترادف هستند ؟ یا عام و خاص مطلق هستند و یا تباین دارند ؟

و نیزباید بحث شود که آیا هر دو مورد از مصادیق برائت هستند یا خیر.

...........

مساله دیگر در این باب بررسی نوع تعامل با سایر مذاهب اسلامی از دیدگاه فقه امامیه است . ایا اصل بر همزیستی مسالمت آمیز است ؟ یا اصل بر جدایی و دوری گزیدن از سایر فرق و قطع ارتباط با انان جز در موارد ضروری است؟

بدوا به ذهن میرسد که مساله بسیار جای تامل و کار کردن دارد وروایات مختلفی در این بین است فعلا دو روایت را ذکر میکنیم و سایر روایات را در مجالی دیگر خواهیم نوشت ان شا الله.

عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ قُلْتُ لَهُ کَیْفَ یَنْبَغِی لَنَا أَنْ نَصْنَعَ فِیمَا بَیْنَنَا وَ بَیْنَ قَوْمِنَا وَ بَیْنَ خُلَطَائِنَا مِنَ النَّاسِ مِمَّنْ لَیْسُوا عَلَى أَمْرِنَا

قَالَ تَنْظُرُونَ إِلَى أَئِمَّتِکُمُ الَّذِینَ تَقْتَدُونَ بِهِمْ فَتَصْنَعُونَ مَا یَصْنَعُونَ فَوَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَیَعُودُونَ مَرْضَاهُمْ وَ یَشْهَدُونَ جَنَائِزَهُمْ وَ یُقِیمُونَ الشَّهَادَةَ لَهُمْ وَ عَلَیْهِمْ وَ یُؤَدُّونَ الْأَمَانَةَ إِلَیْهِمْ‌

صحیحه معاویه بن وهب میگوید به امام صادق ع عرض کردم : با اهل سنت چگونه برخورد کنیم ؟ فرمودند :

همانگونه برخورد کنید که امام شما برخورد میکند.

به خدا سوگند که امامان شما به عیادت مریضان انها میروند و  و در تشییع جنازه انها حاضر میشوند و برای انها شهادت میدهند و امانت انها را به انها باز میگردانند.

و نیز روایت زید شحام :

عَنْ أَبِی أُسَامَةَ زَیْدٍ الشَّحَّامِ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع اقْرَأْ عَلَى مَنْ تَرَى أَنَّهُ یُطِیعُنِی مِنْهُمْ وَ یَأْخُذُ بِقَوْلِیَ السَّلَامَ وَ أُوصِیکُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْوَرَعِ فِی دِینِکُمْ وَ الِاجْتِهَادِ لِلَّهِ وَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ طُولِ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ

فَبِهَذَا جَاءَ مُحَمَّدٌ ص أَدُّوا الْأَمَانَةَ إِلَى مَنِ ائْتَمَنَکُمْ عَلَیْهَا بَرّاً أَوْ فَاجِراً فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص کَانَ یَأْمُرُ بِأَدَاءِ الْخَیْطِ وَ الْمِخْیَطِ- صِلُوا عَشَائِرَکُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ

فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ إِذَا وَرِعَ فِی دِینِهِ وَ صَدَقَ الْحَدِیثَ وَ أَدَّى الْأَمَانَةَ وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ النَّاسِ قِیلَ هَذَا جَعْفَرِیٌّ فَیَسُرُّنِی ذَلِکَ وَ یَدْخُلُ عَلَیَّ مِنْهُ السُّرُورُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ وَ إِذَا کَانَ عَلَى غَیْرِ ذَلِکَ دَخَلَ عَلَیَّ بَلَاؤُهُ وَ عَارُهُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ

فَوَ اللَّهِ لَحَدَّثَنِی أَبِی ع أَنَّ الرَّجُلَ کَانَ یَکُونُ فِی الْقَبِیلَةِ مِنْ شِیعَةِ عَلِیٍّ ع فَیَکُونُ زَیْنَهَا آدَاهُمْ لِلْأَمَانَةِ وَ أَقْضَاهُمْ لِلْحُقُوقِ وَ أَصْدَقَهُمْ لِلْحَدِیثِ إِلَیْهِ وَصَایَاهُمْ وَ وَدَائِعُهُمْ تُسْأَلُ الْعَشِیرَةُ عَنْهُ فَتَقُولُ مَنْ مِثْلُ فُلَانٍ إِنَّهُ لآَدَانَا لِلْأَمَانَةِ وَ أَصْدَقُنَا

که دراین روایت به همزیستی مسالمت امیز و حسن همجواری با مخالفین تصریح شده ،

اما باید دید این مسائل تابع مصالح خاصی است که با شرایط زمان عوض میشود یا امری تعبدی است ؟ و اگر تابع مصالح عقلایی است آن مصالح چیست و مرجع تشخیص مصلحت کیست ؟

به هر حال مسائل مربوط به همزیستی مسالمت امیز نیازمند بحث و تحقیق عالمانه و دقیق است وبه جای هیاهوهای جاهلانه بهتر است چراغ فکر را روشن کنیم و علم تحقیق  را بر دوش بگیریم تا به فهم کلمات محمدی و معارف علوی نائل گردیم ان شا الله.

در خاتمه تبرک میجوییم به کلام زیبایی از امام صادق علیه السلام که فرمودند :

 

 عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً حَبَّبَنَا إِلَى النَّاسِ وَ لَمْ یُبَغِّضْنَا إِلَیْهِمْ

 

  ________________________________________

ابن بابویه، محمد بن على، إعتقادات الإمامیة (للصدوق)، 1جلد، کنگره شیخ مفید - ایران ؛ قم، چاپ: دوم، 1414ق.

کلینى، ابو جعفر، محمد بن یعقوب، الکافی (ط - الإسلامیة)، 8 جلد، دار الکتب الإسلامیة، تهران - ایران، چهارم، 1407 ه‍ ق

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد