بحر الفقاهه

کنکاشی در فقه اسلامی review on Jurisprudence

بحر الفقاهه

کنکاشی در فقه اسلامی review on Jurisprudence

تطبیقات فقهی و برخی نکات بحث تداخل اسباب و مسببات

تطبیقات فقهی و برخی نکات  بحث تداخل اسباب و مسببات :

از مساله تداخل اسباب در ابواب مختلفی از فقه کاربرد دارد از جمله

1.طهارت

در صورتی که چند غسل واجب بر عهدۀ مکلّف باشد انجام یک غسل به نیت همه کفایت میکند.

2.صلات

نافلۀ نماز مغرب چهار رکعت (دو نماز دو رکعتی) است. در اینکه نماز غفیله و نیز دو رکعت نماز دیگری که بین نماز مغرب و عشا بدان‌ سفارش شده است با نافلۀ مغرب تداخل و در نتیجه، این چهار رکعت از آن چهار رکعت کفایت کند.

 

ادامه مطلب ...

توضیحی درباره قسم اول تعدد شرط و اتحاد جزاء ص 127 اصول فقه

تعدد شرط و اتحاد جزاء :

کلیات و یاداوری : جمله شرطیه برای اینکه مفهوم داشته باشد باید دو یژگی مهم را داشته باشد.

اول : ان شرط  باید علت  و سبب مستقل باشد (و نه جزء العله) .

دوم : ان شرط باید علت و سبب منحصر باشد یعنی معلول تنها از راه این سبب به وجود اید و اگر سبب منحصر نباشد چه بسا در صورت فقدان این سبب ، معلول با سبب دیگری محقق شود.

مثلا در جمله : ان نزل المطر فالارض مرطوب :

 اگر باران بیاید زمین خیس میشود .

اگرباران علت منحصره بود و این جمله مفهوم داشت ، مفهوم ان چنین بود : اگر باران نیاید زمین خیس نمیشود.

ولی از انجا که باران علت منحصره برای خیسی زمین نیست این جمله مفهوم ندارد زیرا چه بسا خیسی زمین به سبب دیگری غیر باران محقق شود مثل اینکه با شلنگ زمین را خیس کند.

خوشبختانه هر جمله ی شرطیه ای که به صورت مطلق و بدون قرینه ذکر شود اطلاق ان ظهور در این دارد که ان شرط هم شرط مستقل است و هم شرط منحصر.

  ادامه مطلب ...

ثمره بحث صحیح و اعم در الفاظ معاملات

ثمره بحث صحیح و اعم در الفاظ معاملات

 توضیحی درباره بحث : لا ثمرة للنزاع فی المعاملات إلّا فی الجملة " أصول الفقه ( با تعلیقه زارعى ) ؛ ص61

قبلا گفته شد که : ثمره نزاع صحیحى و اعمّى در الفاظ عبادات به این کیفیت ظاهر میشود که در صورت شک در جزئیّت چیزى براى صلاة : بنا بر قول اعمى تمسّک به اصالة الاطلاق جهت نفى جزئیت آن چیز، جایز مى‏باشد زیرا بنا بر قول اعمّى شک مربوط به قید زائد است و جریان اصالة الاطلاق مانعى نخواهد داشت  زیرا عنوان صلاة صدق میکند. ( مثل اینکه شارع  فرموده اکرم العلماء . حال شک کنیم که عالم نحوی و یا عالم فاسق هم وجوب اکرام دارد یا خیر. اینجا تمسک به عموم اکرم العلماء صحیح است زیرا عنوان عالم بر عالم نحوی هم صادق است)

و اما بنا بر قول صحیحى تمسّک به اطلاق جایز نمى‏باشد زیرا شک مربوط به اصل صدق عنوان مأمور به مى‏باشد و اصالة الاطلاق مورد نخواهد داشت ( عنوان صلاة صادق نیست تا بتوانیم به اطلاق ادله تمسک کنیم).

  ادامه مطلب ...

سوالات کلاسی اصول فقه علامه مظفر. بحث حقیقت شرعیه و صحیح و اعم

1.       چرا استعمال لفظ در اکثر از معنی در تثنیه و جمع امکان ندارد ؟

2.       ثمره بحث حقیقة شرعیه و متشرعه چیست ؟

3.       ثمره بحث صحیحی و اعمی در چیست ؟

4.       دو تصویر در وضع الفاظ معاملات را بیان فرمایید

5.       طبق کدام تصویر ، بحث صحیح و اعم در باب معاملات ثمره دارد؟ چرا ؟

 

دعای "شیبه هذلی" چیست ؟  

 

مشترک لفظی ، مشترک معنوی و ترادف

مشترک دو قسم است: مشترک لفظی و مشترک معنوی. اشتراک لفظی به معنای تعدّد معانی حقیقی برای یک لفظ در یک زبان است. مثل عین؛ عین معانی متعدد دارد، این معانی با هم اشتراکی ندارند و حقیقت همه اینها از یکدیگر جداست. تعیین معنایی که مراد گوینده است در مشترک لفظی نیازمند قرینۀ تعیین کننده است. اشتراک معنوی، به معنای تعدّد افراد معنای حقیقی یک لفظ است مانند لفظ‌ انسان که مشترک معنوی بین زید و بکر و خالد است. یعنی انسان یک معنا دارد، ولی مصادیقش زیاد است.
درباره عدالت هم در این وادی بحث شده است. آیا عدالت در زمینه های مختلف معانی گوناگونی دارد که با هم ارتباطی ندارند، و به اصطلاح مشترک لفظی است (عدالت اقتصادی و سیاسی و ... وجه مشترکی ندارند)؟ و یا یک مفهوم است و چند مصداق دارد و به اصطلاح مشترک معنوی است (عدالت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و... مصادیقی از یک مفهوم مشترک عدالت هستند)؟ (ملکیان، 1385: 404) 

اگر گفته شود که عدالت، مشترک لفظی است، تا قرینه نداشته باشیم نمی توانیم بگوییم کلمه عدالت بر چه مفهومی دلالت دارد. این امر به خصوص در زمان مراجعه به منابع دینی اهیمت می یابد. اما اگر بگوییم که عدالت مشترک معنوی است، می توان در همه موارد یک مفهوم کلی برای آن در نظر گرفت. شاید به طور کلی بتوانیم بگوییم عدالت مشترک معنوی است و به مفهوم کلی قرارگیری هر چیز در جای خودش (وضع کل شی فی موضعه)، و یا رعایت استحقاق ها برای چیزهای مختلف، و یا دادن حق هر چیزی به آن است (اعطا کل ذی حق حقه). و این مفهوم کلی در حیطه های گوناگون مصادیق مختلفی دارد.


اما ترادف دو لفظ مختلف هستند با معنای یکسان. مثل ترادف انسان و بشردر معنای حیوان ناطق

سوالات کلاسی اصول فقه علامه مظفر از تبادر تا استعمال لفظ در اکثر از معنی

سوالات کلاسی اصول فقه علامه مظفر از تبادر تا استعمال لفظ در اکثر از معنی

1. تبادر چیست و چگونه کشف از معنای موضوع له میکند؟

2 .  اشکال دور در تبادر را توضیح بدهید.

3 . کدامیک از اقسام حمل میتواند دلالت بر معنای موضوع له کند ؟

4 . اطراد چیست و ایا دلالت بر معنای موضوع له میکند ؟

5 . برای تشخیص مراد متکلم چه راههایی وجود دارد؟ اصلی ترین این راهها کدام است؟

6 . استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد به چه معناست و علت امتناع چنین استعمالی چیست ؟


فراز پایانی دعای " عالیة المضامین " در مفاتیح الجنان را که با عبارت " اللهم ارزقنی عقلا کاملا " شروع میشود را یادداشت فرمایید. 

سوالات کلاسی اصول فقه علامه مظفر ره / حقیقت وضع


1 . ما هو معنی الوضع ؟


2 . اذکر الاقوال الثلاثه فی حقیقة الحروف

3 .  ما هو وجه استحالة القسم الرابع من الوضع ؟ ( وضع خاص – موضوع له عام )

4 .  ما الفرق بین المعنی الحرفی و المعنی الاسمی؟

5 . ما المراد من الوضع التعیینی و التعینی ؟

6 . ما هو کیفیة الوضع فی الحروف ؟

درباره وضع حروف و معنای حرفی

پیش از تبیین اینکه وضع در حروف عام و موضوع له خاص مى‏باشد، چند نکته را (چنانچه از عبارت کتاب استفاده مى‏شود) باید در نظر داشته باشیم:

نکته اول: معنى حروف همان نسبت‏ها و ربطهایى است که فى ما بین دو چیز وجود دارند و قوام وجودى آنها وابسته به طرفین نسبت، مى‏باشد و بدون طرفین هرگز وجود نخواهند داشت، مثلا «فى» در زید فى الدّار همان نسبت و ربط ظرفى اى مى‏باشد که بین (زید) و (دار) برقرار است، معنى (من) در سرت من البصرة الى الکوفة همان نسبت ابتدایى است که بین‏ سیر و بصره موجود است، معنى «الى» همان نسبت انتهایى‏اى است که بین سیر و کوفه موجود است. 

ادامه مطلب ...