بحر الفقاهه

کنکاشی در فقه اسلامی review on Jurisprudence

بحر الفقاهه

کنکاشی در فقه اسلامی review on Jurisprudence

قصد وجه در عبادت شرط نیست

گفته شده که قصد وجه ( یعنی قصد وجوب و استحباب ) در عبادات لازم نیست هر چند برخی از قدما به آن معتقد بوده اند. این بحث که قصد وجه لازم است یا خیر هم طبق مباحثی بوده که ظاهرا برخی از متکلمین در آثار خود مطرح کرده اند.

و لکن در بین معاصرین تقریبا اجماع است که نیازی به قصد وجه در عبادات نیست و تنها دلیل ادعا شده هم اجماع بوده که این اجماع بر لزوم قصد وجه نا تمام بلکه برخی گفته اند اجماع بر خلاف آن داریم.

همچنین گفته اند صرف اینکه بدانیم این فعل مورد طلب مولاست و امر به جامع بین وجوب و استحباب تعلق گرفته برای تحریک و انبعاث به سوی مطلوب کفایت میکند و نیازی به قصد وجه نیست.

شیطان و فقه

یستدل علی جواز اللوا*ط بادلة اربعه : 

اما العقل : فلاستقلاله بحسنه 

اما السنة : "الولد للفراش" خصوصا بقرینة ما بعده : "للعاهر الحجر" ای للزانی الحجر یفهم ان الصدر للواط لانه مقابله. 

اما الکتاب : بایتین : "هن اطهر لکم" یفهم انهم طاهر و لکن النساء اطهر. و ایضا : انکحوا الایامی

اما الاجماع فواضح .

 

و الغرض من نقل هذه الکلمات معنی ما قیل : شیطان الفقهاء افقه الشیاطین و ایضا : الشیطان افقه الفقهاء

انواع مسائل مستحدثه

اگر بخواهیم کمی دقیق تر بحث کنیم باید بگوییم که مسائل مستحدثه دو قسم است :

اول : مسائلی نو ظهور که در کتب قدما درباره موضوع یا حکم ان بحث نشده. مثلا مساله بیمه نه موضوعا و نه حکما در کتب قدما از ان بحث نشده. اگر هم چیزی پیدا شود بسیار کم و پراکنده است.

دوم : مسائل مستحدثه به این معنی که در کتب قدما درباره ان مفصلا بحث شده ولکن موضوعات جدید ان احکام نیازمند بررسی مجدد است. مثلا مساله تقیه از احکام مستحدثه نیست و هم در احادیث ائمه و هم در کلمات فقها فراوان از ان بحث شده اما اینکه تقیه در زمان ما به چه نحو است و ایا موضوع ان باقی است یا نه نیازمند بررسی مجدد است و به این معنی انرا باید جزو سائل مستحدثه نامید. نیز برخی مسائل جهاد.

پ ن : این مطلب منافی با انچه دیگران فرموده اند نیست بلکه توضیح و تدقیقی در بیان مسائل مستحدثه است.

پیشنهاد میکنم یکی از موضوعات دسته دوم برای بحث فقه سال اینده انتخاب شود. مثل بحث تقیه یا جهاد که برخی از مجلدات جواهر و وسائل هم در همین  موضوع است.

تفاوت زیارت از قریب و زیارت از بعید

به نظر میرسد در کیفیت زیارت ائمه هدی علیهم السلام از بعید  وقریب تفاوتی وجود دارد و ان اینکه : 

در زیارت از قریب نماز زیارت بعد از زیارت خوانده میشود اما در زیارت از بعید ابتدا دو رکعت نماز خوانده میشود و سپس زیارت نامه خوانده میشود. 

این مطلب از برخی روایات قابل استفاده است به نحوی که میتوان از ان حکم کلی استخراج کرد مگر اینکه جایی دلیل خاص بر خلافش باشد. بنابراین اصل این است که در نماز زیارت ابتدا نماز زیارت خوانده شود مگر اینکه در جایی کیفیت دیگری وارد شده باشد. 

تیمنا روایتی در این زمینه نقل میکنیم و مطلب محتاج تحقیق بیشتر است. 

19852 مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامٍ قَالَ:

قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا بَعُدَتْ بِأَحَدِکُمُ الشُّقَّةُ وَ نَأَتْ بِهِ الدَّارُ- فَلْیَصْعَدْ أَعْلَى مَنْزِلِهِ فَلْیُصَلِّ رَکْعَتَیْنِ- وَ لْیُومِ بِالسَّلَامِ إِلَى قُبُورِنَا فَإِنَّ ذَلِکَ یَصِلُ إِلَیْنَا.[1]



[1] وسائل الشیعة؛ ج‌14، ص: 577

 پ ن : گویا جناب سید میر احمد علوی عاملی (1057 ) کتابی  در همین موضوع با عنوان تقدم نماز زیارت در زیارت از بعید نوشته اند. 

تقیه در زمان ظهور شدید تر است

برخی معتقدند که هر چقدر به زمان ظهور نزدیک میشویم با توجه به گسترش وسایل ارتباط جمعی و عدم امکان مخفی کردن حقایق ، لذا تقیه امری بی معنی است و یا لااقل از شدت ان کمتر میشود. مخصوصا در زمان فعلی که شیعیان قدرت قابل ملاحظه ای دارند. 

اما این مطلب بر خلاف روایت محمد بن مسلم از امام صادق علیه السلام و خدا میداند که با دیدن این روایت چقدر به فکر فرو رفتم. 

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ :

کُلَّمَا تَقَارَبَ هَذَا الْأَمْرُ کَانَ أَشَدَّ لِلتَّقِیَّةِ‌[1]

هر چقدر به زمان ظهور نزدیک میشویم تقیه شدید تر میشود. 

[1] الکافی (ط - الإسلامیة)؛ ج‌2، ص: 220

ایا جهاد یک استثنا است ؟

در فقه بحث شده که ایا اصل در اسلام جهاد است و یا اینکه اصل جهاد امری استثنا است  و اصل بر صلح است. اگر مبنای اول را بپذیریم ایا مراد از جنگ ، فقط جنگ سخت است یا شامل جنگ نرم هم میشود ؟

نیز باید بگوییم که دستور به سکوت و مقابله نکردن با برخی حکومت ها هم در نظر ائمه علیهم السلام خود نوعی مقدمه چینی برای جهاد و تشکیل حکومت بوده. مثل رزمنده ای که پاورچین پاورچین و بی صدا خود را میخواهد به بالای سر دشمن برساند و کار او را یکسره کند. پس خود ائمه علیهم السلام هم همواره اندیشه قیام و تشکیل حکومت داشته اند و لکن در ابتدا سعی در فراهم کردن مقدمات ان و نیرو سازی داشته اند. چنان که از جمله از احادیث هم این مطلب فهمیده میشود. ( نظیر احادیثی به این مضمون که امام علیه السلام بااشاره به گله ی کوچکی گوسفند- حدود 7-8 راس - میفرمایند که اگر به همین تعداد یار واقعی داشتیم هرگز ساکت نمینشستیم.)

بنابراین به معنایی خود ائمه هم دائما به دنبال تشکیل حکومت و قیام علیه طاغوت بوده اند و لکن با توجه به اماده کردن مقدامت ان .

نیز بحث شده که مقدار واجب جهاد چقدر است ؟ چنان که به خاطر دارم برخی گفته اند مقدار واجب یک بار در هر سال است. 

جهاد از مسائل منصوص در قرآن کریم است و مباحث فقهی ان بسیار جالب و در خور توجه است.

امامت کسی که خود را عادل نمیداند

ایت الله سیستانی

مسألة 829: یجوز تصدی الإمامة لمن لا یحرز من نفسه العدالة مع اعتقاد المأمومین عدالته‌

، بل یجوز له ترتیب آثار الجماعة أیضاً على الأظهر.[1]

 ایت الله بهجت

2551. آیا کسى که خود را واجد شرایط امامت جماعت نمى‌داند، ولى دیگران به او این اعتماد را دارند و او نیز مى‌داند که اگر نپذیرد، نماز جماعت منعقد نخواهد شد، مى‌تواند به عنوان امام جلو بایستد و دیگران به او اقتدا کنند؟

ج. لازم نیست امام جماعت، خودش را عادل بداند.[2]  ادامه مطلب ...

اشتباهی راجع به تعلیل

از فاضل ارجمند : سید حسین منافی

یکی از بحث هایی که برخی از فقهاء در آن اشتباه کرده اند، تفاوت بین تخصیص زدن علّت و مفهوم علّت است.

توضیح مطلب، اینکه در مثال: «لا تأکل الرمّان لأنّه حامضٌ» سه جهت وجود دارد:
1- به مقتضای اینکه العلّۀ تعمّم، أکل هر چیز ترشی حرام است. 2- به مقتضای اینکه العلّۀ تخصّص، مراد از این خطاب، شامل أنار غیر ترش نمی شود. 3- اگر مفهوم تعلیل که یکی از أنحاء مفهوم وصف است را بپذیریم، مفاد این عبارت، این است که خوردن انار غیر ترش جایز است. تفاوت جهت دوم با سوم روشن است. در جهت دوم، گفته می شود: حرمت در این خطاب، شامل انار غیر ترش نیست، اگرچه ممکن است حرام باشد، ولی در جهت سوم، گفته می شود: خوردن أنار غیر ترش جایز است. اشتباه بین این دو بحث در اینجا نظیر اشتباه بین قید احترازی بودن و مفهوم داشتن است.
 
ادامه مطلب ...