از فاضل ارجمند : سید حسین منافی
یکی از بحث هایی که برخی از فقهاء در آن اشتباه کرده اند، تفاوت بین تخصیص زدن علّت و مفهوم علّت است.
توضیح مطلب، اینکه در مثال: «لا تأکل الرمّان لأنّه حامضٌ» سه جهت وجود دارد:
1- به مقتضای اینکه العلّۀ تعمّم، أکل هر چیز ترشی حرام است. 2- به مقتضای اینکه العلّۀ تخصّص، مراد از این خطاب، شامل أنار غیر ترش نمی شود. 3- اگر مفهوم تعلیل که یکی از أنحاء مفهوم وصف است را بپذیریم، مفاد این عبارت، این است که خوردن انار غیر ترش جایز است. تفاوت جهت دوم با سوم روشن است. در جهت دوم، گفته می شود: حرمت در این خطاب، شامل انار غیر ترش نیست، اگرچه ممکن است حرام باشد، ولی در جهت سوم، گفته می شود: خوردن أنار غیر ترش جایز است. اشتباه بین این دو بحث در اینجا نظیر اشتباه بین قید احترازی بودن و مفهوم داشتن است.
یکی از کسانی که بین این دو جهت اشتباه فرموده، مرحوم آیت الله خوئی (رضوان الله تعالی علیه) می باشد.
ایشان در بحث از اینکه نماز مسافری که به خاطر قوت خود یا عیال خود قصد صید دارد شکسته می شود می فرماید: «فمنها: موثّقة عبید بن زرارة المتقدّمة:
«عن الرجل یخرج إلى الصید أ یقصّر أو یتمّ؟ قال: یُتمّ؛ لأنّه لیس بمسیر حقّ.»
فإنّ التعلیل یخصّص کما أنّه یعمّم، و یستفاد منه إختصاص المقام بمسیر لیس بحقّ، و أمّا الحقّ السائغ کما فی المقام فیجب التقصیر فیه، و به تقیّد تلک المطلقات. (موسوعۀ الامام الخوئی ج20 ص 113)
ایشان از حیثیّت تخصیص علّت استفاده فرموده و قائل شده که اگر مسیر حقّ بود، مثل مقام، نماز شکسته می شود، در حالی که این استدلال به جهت سوم یعنی مفهوم التّعلیل است، نه جهت دوم، یعنی مخصّصیت علّت؛ زیرا مفاد این روایت، این است که چون سفر به هدف صید، مسیرش حقّ نیست، پس نماز در آن تمام است. مخصّصیّت علّت، اقتضاء می کند که سفر صیدی که مسیر آن حقّ است، این خطاب، حکم به تمام بودن آن نمی کند، نه اینکه نماز در آن، قصر است. بله اگر مفهوم تعلیل را بپذیریم، این مطلب إثبات می گردد.