بحر الفقاهه

کنکاشی در فقه اسلامی review on Jurisprudence

بحر الفقاهه

کنکاشی در فقه اسلامی review on Jurisprudence

سوالات کلاسی اصول فقه علامه مظفر. بحث حقیقت شرعیه و صحیح و اعم

1.       چرا استعمال لفظ در اکثر از معنی در تثنیه و جمع امکان ندارد ؟

2.       ثمره بحث حقیقة شرعیه و متشرعه چیست ؟

3.       ثمره بحث صحیحی و اعمی در چیست ؟

4.       دو تصویر در وضع الفاظ معاملات را بیان فرمایید

5.       طبق کدام تصویر ، بحث صحیح و اعم در باب معاملات ثمره دارد؟ چرا ؟

 

دعای "شیبه هذلی" چیست ؟  

 

اذکاری که برای قضای حوائج در قم و مشهد شنیده ام

این مطالب را شنیده ام : 

1 . هر وقت حاجتی داشتی به حرم حضرت معصومه سلام الله علیها برو و 330 مرتبه بگو :

< اللهمّ العن هارون الرّشید و مأمون الرّشید > . و مواظب باش که کم و زیاد نشود 

2 . هنگامی که به حرم حضرت رضا علیه السلام مشرف شدید به عدد اسم ابجد امام رضا علیه السلام یعنی هزار و یک مرتبه " یا رئوف و یا رحیم " بگویید. 

3 . در مشهد زیاد بگویید :  اللهمّ العن هارون الرّشید و مأمون الرّشید و امّ الفضل

مشترک لفظی ، مشترک معنوی و ترادف

مشترک دو قسم است: مشترک لفظی و مشترک معنوی. اشتراک لفظی به معنای تعدّد معانی حقیقی برای یک لفظ در یک زبان است. مثل عین؛ عین معانی متعدد دارد، این معانی با هم اشتراکی ندارند و حقیقت همه اینها از یکدیگر جداست. تعیین معنایی که مراد گوینده است در مشترک لفظی نیازمند قرینۀ تعیین کننده است. اشتراک معنوی، به معنای تعدّد افراد معنای حقیقی یک لفظ است مانند لفظ‌ انسان که مشترک معنوی بین زید و بکر و خالد است. یعنی انسان یک معنا دارد، ولی مصادیقش زیاد است.
درباره عدالت هم در این وادی بحث شده است. آیا عدالت در زمینه های مختلف معانی گوناگونی دارد که با هم ارتباطی ندارند، و به اصطلاح مشترک لفظی است (عدالت اقتصادی و سیاسی و ... وجه مشترکی ندارند)؟ و یا یک مفهوم است و چند مصداق دارد و به اصطلاح مشترک معنوی است (عدالت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و... مصادیقی از یک مفهوم مشترک عدالت هستند)؟ (ملکیان، 1385: 404) 

اگر گفته شود که عدالت، مشترک لفظی است، تا قرینه نداشته باشیم نمی توانیم بگوییم کلمه عدالت بر چه مفهومی دلالت دارد. این امر به خصوص در زمان مراجعه به منابع دینی اهیمت می یابد. اما اگر بگوییم که عدالت مشترک معنوی است، می توان در همه موارد یک مفهوم کلی برای آن در نظر گرفت. شاید به طور کلی بتوانیم بگوییم عدالت مشترک معنوی است و به مفهوم کلی قرارگیری هر چیز در جای خودش (وضع کل شی فی موضعه)، و یا رعایت استحقاق ها برای چیزهای مختلف، و یا دادن حق هر چیزی به آن است (اعطا کل ذی حق حقه). و این مفهوم کلی در حیطه های گوناگون مصادیق مختلفی دارد.


اما ترادف دو لفظ مختلف هستند با معنای یکسان. مثل ترادف انسان و بشردر معنای حیوان ناطق

سوالات کلاسی اصول فقه علامه مظفر از تبادر تا استعمال لفظ در اکثر از معنی

سوالات کلاسی اصول فقه علامه مظفر از تبادر تا استعمال لفظ در اکثر از معنی

1. تبادر چیست و چگونه کشف از معنای موضوع له میکند؟

2 .  اشکال دور در تبادر را توضیح بدهید.

3 . کدامیک از اقسام حمل میتواند دلالت بر معنای موضوع له کند ؟

4 . اطراد چیست و ایا دلالت بر معنای موضوع له میکند ؟

5 . برای تشخیص مراد متکلم چه راههایی وجود دارد؟ اصلی ترین این راهها کدام است؟

6 . استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد به چه معناست و علت امتناع چنین استعمالی چیست ؟


فراز پایانی دعای " عالیة المضامین " در مفاتیح الجنان را که با عبارت " اللهم ارزقنی عقلا کاملا " شروع میشود را یادداشت فرمایید. 

سوالات کلاسی اصول فقه علامه مظفر ره / حقیقت وضع


1 . ما هو معنی الوضع ؟


2 . اذکر الاقوال الثلاثه فی حقیقة الحروف

3 .  ما هو وجه استحالة القسم الرابع من الوضع ؟ ( وضع خاص – موضوع له عام )

4 .  ما الفرق بین المعنی الحرفی و المعنی الاسمی؟

5 . ما المراد من الوضع التعیینی و التعینی ؟

6 . ما هو کیفیة الوضع فی الحروف ؟

درباره وضع حروف و معنای حرفی

پیش از تبیین اینکه وضع در حروف عام و موضوع له خاص مى‏باشد، چند نکته را (چنانچه از عبارت کتاب استفاده مى‏شود) باید در نظر داشته باشیم:

نکته اول: معنى حروف همان نسبت‏ها و ربطهایى است که فى ما بین دو چیز وجود دارند و قوام وجودى آنها وابسته به طرفین نسبت، مى‏باشد و بدون طرفین هرگز وجود نخواهند داشت، مثلا «فى» در زید فى الدّار همان نسبت و ربط ظرفى اى مى‏باشد که بین (زید) و (دار) برقرار است، معنى (من) در سرت من البصرة الى الکوفة همان نسبت ابتدایى است که بین‏ سیر و بصره موجود است، معنى «الى» همان نسبت انتهایى‏اى است که بین سیر و کوفه موجود است. 

ادامه مطلب ...

سوال از کل کتاب رسائل

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

نمونه سوالات کتاب الوصیه . دروس تمهیدیه فی الفقه الاستدلالی

بسم الله الرحمن الرحیم

قال امیرالمؤمنین علی علیه السلام :

وَ اعلَموا اَنَّ هذَالقُرآنَ هُوَ النّاصِحُ الَّذی لا یَغُشُّ، وَالهادِی الَّذی لایُضِلُّ ، وَالمُحَدِّثُ اَّلذی لایَکذِبُ .

بدانید که این قرآن پندآموز است که خیانت نمی کند؛ وهدایت گری است که گمراه نمی سازد ؛ وسخن گویی است که دروغ نمی گوید

نمونه سوالات کتاب الوصیه . دروس تمهیدیه فی الفقه الاستدلالی                 نام و نام خانوادگی :

   ادامه مطلب ...